ده خصوصیت رهبری یک مدیر پروژهی عالی
اگر شما بهتازگی به سمت مدیریت پروژه ترفیع پیداکردهاید، به شما تبریک میگویم! و مطمئن هستم این چیزی بوده است که خواهان آن بودهاید و شکی نیست که مستحق دریافتش نیز بودهاید. ازآنجاییکه رهبری چیزی شبیه به کارهایی که تابهحال انجام دادهاید نیست، اصلاحاتی وجود دارد که شما باید آنها را انجام دهید. تواناییهای فنی شما، زمانی که نیاز به تقسیمکار دارید، به کمکتان نمیآیند. در اینجا تواناییهای درون فردی مهم است، و بدون آنها، مهم نیست از چه نرمافزاری برای مدیریت پروژه استفاده میکنید.
قبل از اینکه به این مهارتهای مدیریت بپردازیم، علاقهمندم به نکتهای اشارهکنم و آن این است که علیرغم چیزی که بعضی افراد ممکن است به آن عقیده داشته باشند، رهبری چیزی نیست که شما با آن متولدشده باشید، رهبری یاد گرفته میشود. این مسئله نیاز به تمرین، یادگیری و صرف وقت دارد. که ممکن است هم ترسناک و هم رها کننده باشد. ترسناک زیرا ممکن است شما در این کار واقعاً بد باشید، زیرا حتی با یک شروع بد شما میتوانید در آن پیشرفت کنید.
حال بهتر است نگاهی به این مهارتها بیندازیم.
انتقال طرح کلی
قدم اول برای تبدیلشدن به یک رهبر خوب، درک این مسئله است که شما مسئول کلیِّت کار هستید درحالیکه افراد زیردست شما مسئولیت جزئیات را بر عهدهدارند. این بدین معناست که شما باید جهت قایق را مشخص کنید، بدون اینکه به هرکس بگویید چگونه پارو بزند.
اگر شما مدیریت خُرد را در پیش رو گرفتهاید، نهتنها افراد تیمتان از شما متنفر خواهند شد، بلکه شما از درگیری و نزاع نمیتوانید خارج شوید، و این مسئله برای هرکس که درگیر پروژه است، بد است. بر کلیت کار تمرکز کنید و اطمینان حاصل کنید هرکس جایگاه خود را میشناسد، سپس اجازه مسئولیت آنها را به آنها دهید.
ساخت تیم
رهبران خوب افراد بهتری را میسازند. صرفاً رهبری کافی نیست، به افراد خود اجازهی شکوفا شدن بدهید. به آنها اجازه دهید در کاری که مشغول به انجام آناند پیشرفت کنند.
این مسئله میتواند شامل برگزاری ورکشاپ ها، بحثهای معمولی در رابطه با مسائلی که ظرفیت پیشرفت دارند و یا نشستن و گوش دادن به صحبتهای افراد تیمتان باشد. این کار را بدون مداخله، دفاع از خود و یا قطع کردن صحبت فرد مقابل انجام دهید.
مهارتهای ارتباطی عالی
ارتباطات، کلید تبدیلشدن به یک رهبر عالی است. متأسفانه بعضی متوجه نیستند که چقدر در این مسئله ضعیف هستند. گزارشات بسیار زیادی از کمپانیهای مختلف وجود دارد که افراد دارای سمتهای مختلف در آنجا، در ارتباط برقرار کردن بسیار بد هستند. اگرچه، این افراد عموماً اعتقاددارند که در این کار عملکرد خوبی دارند. که درنتیجه باعث عدم پیشرفت تواناییهای ارتباطیشان میشود که این میتواند تبدیل به کابوسی هم برای این افراد و هم برای همکارانشان شود.
مانند این افراد عمل نکنید و همیشه سعی در پیشرفت دادن تواناییهای ارتباطیتان داشته باشید.
پیدا کردن راهحل
زمانی که بقیهی افراد از وضع موجود شکایت میکنند، رهبران راهحل را پیدا میکنند. برای یک رهبر بسیار مهم است که بجای تثبیت یک مشکل، آن را حلوفصل کند که این مسئله نیازمند مقداری خلاقیت و تفکر خارج از چارچوب است.
همچنین دانستن اینکه چه کسی در تیمتان توانایی چهکارهایی را دارد، بسیار مهم است. اطمینان پیدا کنید که مشکلات را با افراد مناسب مطرح میکنید. این افراد میتوانند به شما راهحل و یا قطعاتی از پازل برای حل مشکل پیش رو را ارائه دهند.
تقسیمکار
در حقیقت تقسیمکار یکی از مهارتهایی است که در آن باید عالی شوید. تقسیمکار و محول کردن وظایف به افراد مختلف، به معنای اعتماد به آنها برای انجام آنها است. علاوه بر آن، این به مفهوم دانستن اینکه چه کسی چقدر توانایی انجام چهکاری را داراست، نیز میباشد.
این کاری نیست که شما بتوانید هنگام بحران آن را انجام دهید. شما باید این مسائل را زمانی که همهچیز آرام است حلوفصل کنید تا زمان بروز بحران بدانید هرکس قابلیت چهکاری را دارد تا کشتی شما واژگون نشود.
خوشبینی
شما لنگری که احتیاج به کشیده شدن دارد نیستید، شما بادبانی هستید که باید تیم را به جلو حرکت دهد؛ و این به معنای خوشبین بودن است. در غیر این صورت شما قادر به غالب شدن بر چالشهای پیشرو نخواهید بود.
مطرح کردن این مسئله انرژی و انگیزه را از همه میگیرد.
افکار منفی در ذهن خوددارید؟ همه ممکن است داشته باشند. این افکار را درون خود نگهدارید و بر انگیزه دادن به تیم خود تمرکز کنید.
همدلی
ما دوست داریم بدانیم که اگر مشکلی پیش آمد میتوانیم به مافوق خود مراجعه کرده و آنها نیز این مسئله را درک خواهند کرد. اگر همچنین حسی نداشته باشیم ممکن است به مشکل اشارهای هم نکنیم، این مسئله باعث ایجاد شدن مشکلات دیگری در ادامهی راه میشود. به همین خاطر اطمینان حاصل کنید که آماده شنیدن صحبتهای افراد تیمتان هستید.
فراموش نکنید که همه در حال تلاش برای ایجاد تعادل بین کار و زندگی هستند، و بعضی ممکن است با مشکلاتی بیرون از حیطهی دخالت شما روبرو باشند. احتیاجات کارمندان خود را درک کنید.
این مسئله ممکن است گاهی سخت باشد، همانطور که شما نیز زمانبندی فشردهای دارید، ولی اگر این کار را انجام ندهید خود را مشغول اخراج افراد مختلف خواهید کرد، درحالیکه مسئله بهسادگی قابلحل بوده است.
خونسرد بودن
هیچوقت عصبانی نشوید و از کوره درنروید. شما رئیس هستید و این مسئله غیرقابل تغییر است، اگر خونسردی خود را از دست دهید، حفظ آن برای افراد تیمتان نیز آسان نخواهد بود، و درنتیجه شما احترام خود را از دست میدهید.
پس یاد بگیرید قبل از به زبان آوردن چیزهایی که در حال عصبانیت به ذهنتان میرسد، چند نفس عمیق بکشید. اگر مسائل بین شما و فردی از تیمتان خوب پیش نمیرود، در خلوت با آن فرد صحبت کنید که اگر کلماتی در عصبانیت بینتان ردوبدل شد، بین خودتان بماند.
انگیزه
اگر شما برای مسائل در حال اتفاق انگیزه نداشته باشید، چگونه میتوانید از تیمتان این انتظار را داشته باشید؟ همواره باور داشته باشید کاری که انجام میدهید ارزش دارد. ما از افراد باانگیزه خوشمان میآید و دوست داریم از آنها پیروی کنیم. این بدان معناست که اگرچند ساعت وقت بیشتر هم برای کاری نیاز باشد، ایرادی در آن نمیبینیم. اگر شما بیانگیزه باشید این اتفاق هیچوقت نمیافتد. بنابراین در مورد کار و پروژه همیشه باانگیزه باشید. این مسئله در درازمدت سود خوبی برای شما به ارمغان میآورد.
پیشرفت تا نهایت توان
درنهایت، دوباره باید ذکر کنم که رهبری یک مهارت است. شما همیشه برای بهتر شدن در آن، زماندارید. هیچوقت ناامید نشوید، شما برای عالی شدن زماندارید و فکر نکنید که موقعیت فعلی شما نهایت توانتان است. همیشه بر این تمرکز کنید که چیز جدیدی برای یادگرفتن و راه جدیدی برای پیشرفت وجود دارد.
نتیجهگیری
تا زمانی که شما پیشرفت کنید، به تیم خود نیز انگیزهی پیشرفت میدهید. که بدینصورت محیط کار و نتایج شما نیز پیشرفت میکند و این چیزی است که همه خواستار آناند.