استفاده از چابک (Agile) برای ساختن برج ایفل
آیا روش مدیریت پروژۀ چابک در صنعت ساختوساز استفاده میشود؟ اخیراً دریافتیم که یک نمونۀ جالب استفاده از چابک در صنعتِ ساختوساز برجی در لندن بوده که برای رقابت با برج ایفل در پاریس ساخته شده بود.
برج ایفل را یک مهندس فرانسوی با نام گوستاو ایفل طراحی کرد. این برج در سالهای 1887-89 برای ورود به نمایشگاه جهانی در سال 1889 ساخته شد. علیرغم انتقادهای اولیه سریعاً به یک نماد فرهنگی بدل شد. این برج 1063 فوت است و بلندترین برج ساختۀ بشر لقب گرفته بود؛ این لقب را تا 40 سال پیش که ساختمان کرایسلر در نیویورک تکمیل شد در تصرف خود داشت. برج ازلحاظ مالی نیز موفق بود و تا امروز بنایی است که بیشترین بازدید را در جهان داشته است.
اما انگلیسیها معتقدند که هرکاری پاریس میتواند، لندن بهترش را میتواند!
اعضای پارلمان بریتانیا و سرمایهگذار و کارآفرین خط راهآهن، ادوارد واتکین [1]، تصمیم گرفتند که لندن باید برجی داشته باشد که با برج پاریس رقابت کند. او قبل از اینکه طرحی را بپذیرد که به برج ایفل شباهت داشت اما 300 فوت بلندتر بود، یک رقابت طراحی برگزار کرده بود.
البته انگیزههای واتکین فقط میهنپرستانه نبود. شبکۀ شرکت راهآهنش، با نام راهآهن Metropoltan، به خارج از لندن گسترش مییافت. واتکین باور داشت که این برج روزانه مسافران بیشتری را به سفر با خطآهنش ترغیب میکند و این به فروش زمینهای نزدیک راهآهن کمک میکند.
تحویل افزایشی (Incremental) و تکرارشونده (Iterative)
ساخت برج و ناحیۀ اطراف آن در سال 1891 آغاز شد. واتکینها یک باغ دلنشین و بزرگی که برج در مرکز آن بود طراحی کردند. پارک شامل زمینهای فوتبال، یک زمین کریکت، یک زمین مسابقۀ دو، تالارهای موسیقی، یک زمین گلف و یک تئاتر بود.
برج و پارک از اموال عمومی ساخته نمیشد بنابراین شرکت واتکین باید گردش نقدی ثابتی میداشت. بنابراین تصمیم گرفتند که پروژه را به شیوهای که برای مبلغان چابک و توسعهدهندگان نرمافزار دنیای مدرن آشناست تحویل بدهند. یک رویکرد افزایشی و تکرارشونده اتخاذ کردند که پروژه به سریعترین شیوۀ ممکن ارزش ایجاد کند و با گذر زمان ویژگیهای بیشتری به آن بیفزاید. بهاینطریق پارک باز شد؛ با لحاظِ آنچه ما حداقل قابلیت حیات [2] (MVP) مینامیم، همچنان تحت ساخت بود.
MVP یا حداقل قابلیت حیات
MVP وقتی تعریف میشود که محصولی ویژگیهای کافی بر جلب اعتبار و شناخته شدن و استمرار توسعهاش دارد. برای واتکین MVP به معنای باز کردن پارک برای مسابقات فوتبال بود. به محض اینکه توانست، در اکتبر 1893 پارک را برای مسابقات فوتبال روزهای شنبه باز کرد. تیم واتکین، همزمان که بر برج کار میکرد، توانست باغها را بهتدریج باز کند. با این رویکرد اجایل، واتکین میتوانست از ارزش پروژه سریعتر برخوردار شود و از سرمایۀ عمومی برای این پروژه بهرهبرداری کند.
برج واتکین- اولین تکرار
در 1895 اولین فاز برج کامل شد. با پیگیری اصول اجایل واتکین تصمیم گرفت که بخشی از برچ را برای عموم مردم تکمیل کند. بهاینترتیب به بازدیدکنندگان اجازۀ بالا رفتن در بخش اول برج را دادند تا از چشماندازهای لندن برخوردار شوند. برج در ارتفاع 154 فوتی ایستاد و 12000 بازدیدکننده را در سال اول جذب کرد.
پایان برج
متأسفانه برج هیچوقت از تکرار اولش فراتر نرفت. پایهها ناپایدار بودند و امکان فرونشست بود. پروژه متوقف شد و شرکت ساختوساز که فقط برای ساخت این برج تأسیس شده بود در وضعیت تصفیۀ شرکت قرار گرفت. سال بعد برج ناامن اعلام شد و نهایتاً در 1904 تخریب شد.
و اما پارک…
هرچند که برج موفقیتآمیز نبود، محبوبیت پارک و باغهای دلنشین آن ادامه یافت. راهآهن Metropolitan بهجای اینکه فقط مورد تجاری خود را دنبال کند، از MVP آموخت و تصمیم گرفت که امکانات ورزشی را افزایش بدهد. امکانات دوچرخهسواری و قایقرانی، و اسکیت روی یخ را در ماههای زمستانی تدارک دیدند. تا 1918 بیش از 100 کلوب ورزشی بود که از امکانات ورزشی پارکها استفاده میکردند. پارک را محل نمایشگاه امپراطوری بریتانیا در 1924 انتخاب کردند و استادیوم نمایشگاه امپراطوری بریتانیا با 125000 نفر درجای فنداسیون برجِ بداقبال قبلی نشست. بعدها نام استادیوم Wembley شد.
پارک ومبلی همچنان جمعیتهای زیادی را جذب خود میکرد، چه برای رویدادهای ورزشی در استادیوم ومبلی، چه برای موسیقی. پارک پیشرفت خود را تا میزبانی المپیک 1948 ادامه دارد و استادیوم مجدداً محل المپیک تابستانۀ 2012 انتخاب شد.
درسی برای پروژههای Agile امروز
هرچند لندن هیچگاه برجی برای رقابت با برج ایفل نیافت، از این پروژه میتوان بینش خوبی دربارۀ روش چابک یافت. با MVP مالکان محل توانستند بفهمند چه چیز برای بازدیدکنندگان محبوبیت داشت. وقتی که برج به مشکل برخورد، شرکت راهآهن Metropolian توانست درسهایش را از MVP دریابد و بهکار گیرد؛ فهمیدند که پارک میتواند محلی برای رویدادهای پرطرفدار ورزشی باشد و ارزش تجاری تحویل بدهد.
دربارۀ ابرپروژههای ایالات متحده بخوانید.
روشهای مدیریت پروژه، ازجمله چابک، را مقایسه کنید.
روشهای کلیدی مدیریت پروژه را اجمالاً بررسی کنید.
[1] Edward Watkin
[2] Minimum Viable Product