مصاحبه با نیکلاس نیرجِن، توسعهدهندۀ بازی
خودتان را معرفی کنید، که هستید و چه میکنید؟
سلام، اسم من نیکلاس نیرجِن [1] است. با اسم نیفلاس (Nifflas) بازیهای ویدئویی میسازم و ارائه میدهم. اخیراً یک بازی جدید را با نام Uurnog بهپایان رساندم که برای آن نرمافزار موسیقی الگوریتمی یکپارچه را توسعه دادم. این بازی تا الآن عرضه شده؛ برنامهام این است که شیرجۀ عمیقی در موسیقی الگوریتمی بزنم.
از چه سختافزاری استفاده میکنید؟
بیشتر کار توسعه را در Dell XPS 15 و یک جفت هدفونِ AKG K712 انجام میدهم. برای Code sign برای سیستمعاملِ MAC، از یکی از ارزانترین Mac Miniها استفاده میکنم.
یک ستپاپ آزمایشگاهی صدا دارم که از آن برای ساخت ابزار موسیقی برای نرمافزار موسیقی خود استفاده میکنم. این ستاپ دارای Yamaha PC-100 PortaSound ،Yamaha KX-400 tape cassette dec، Waldorf Streichfett، Behringer V-Amp 2 ، Electrix Warp Factory ، Alesis airFX ، Korg volca fm، Nintendo 3DS است و دو اپراتور جیبیِ Teenage Engineering است (PO-12 و PO-32).
جالب است که وقتی در این کار، تازهکار بودم، عادت داشتم که سینتیسایزرهای بسیار پیچیدهتری را با پارامترهای خیلی بیشتری استفاده کنم، انگار تعداد پارامترها و یا برچسب قیمت است که یک چیز را خوب میکند. موسیقی من معمولاً تراکهای بسیار زیادی نسبت به الآن داشت. این روزها وقتی یک صفحهکلید اسباببازی دهۀ هشتادی را در یک مغازه دستدوم پیدا میکنم هیجانزده میشوم.
و چه نرمافزاری؟
من بازیها را در Unity توسعه میدهم. البته قبلاً آهنگها را در Renoise مینوشتم، اکنون به سمت ساختن آهنگ در Ondskan میروم که یک ابزار ساخت الگوریتمی است و میتواند با بازیها یکپارچه شود و امکان فوقالعادهای برای تعامل بازی-موسیقی دارد. اگرچه از افزایههای (پلاگین) VST بسیار زیاد استفاده میکنم اگر بخواهم فهرست آنها در اینجا بگویم، افزایههای موردعلاقۀ من معمولاً آنهایی هستند که میتوانند بدون نیاز به استفاده از پارامترهای بسیار بیهمتا و جالب به نظر برسند. برخی از اینها شامل Chromaphone، Drumaxx، JuceOPLVSTi (یک امولاتور OPL فوقالعاده)، و Microtonic هستند. خصوصاً سینتیسایزرهای wavetable را دوست دارم تصمیم دارم که در آینده یکی از آنها را خودم بسازم.
ستاپ رؤیاهای شما چگونه است؟
هیچ ستاپ رؤیاهایی از ستاپهایی که هست ندارم. چند نرمافزار موسیقی ویژه وجود دارد که واقعاً نیاز دارم اما هنوز وجود ندارند بنابراین مجبورم خودم آنها را بسازم. لازم است بیشتر با موسیقی procedural ، audio DSP تجربه کنم و ++ C و کمی شبکههای عصبی برای رسیدن به آن یاد بگیرم. مسئله این است که یک سال پیش وقتی شروع به برنامهریزی برای نرمافزار موسیقیام کردم، رسیدن به اینجایی که الآن هستم هدفم بود. اما انگار این هدف قبل از اینکه من بتوانم به آن برسم تغییر کرد. به این دلیل، نرمافزار را عرضه میکنم اما احتمالاً هیچوقت واقعاً نمیتوانم به آن برسم و بگویم «قبول! کارم با ستاپ تمام شد و خوشحالم». خوشبختانه از این روند خیلی لذت میبرم.
[1] Nicholas Nirjen