دفتر مدیریت پروژهکنترل و مدیریت پروژه

فرایند یکپارچۀ منطقی یا RUP (قسمت هفتم)

در قسمت قبل، گردش‌کار در URP را معرفی کردیم. اساسی‌ترین نوع گردش‌کار، گردش‌کار اصلی (Core Workflow) است که در این مقاله آن را بررسی می‌کنیم.

گردش‌کارهای اصلی

نُه گردش‌کار اصلی فرایند در فرایند یکپارچۀ منطقی(RUP)  وجود دارد که نمایانگر تمام بخش‌بندی‌های کارکنان و فعالیت‌ها به گروه‌های منطقی است.

RUP + Rational United Process

گردش‌‌کار اصلی فرایند به شش گردش‌کار اصلی مهندسی تقسیم می‌شوند:

  1. گردش‌کار مدل‌سازی تجاری [۱]
  2. گردش‌کار نیازمندی‌ها [۲]
  3. گردش‌کار طراحی و تحلیل [۳]
  4. گردش‌کار پیاده‌سازی [۴]
  5. گردش‌کار آزمون [۵]
  6. گردش‌کار استقرار [۶]

و سه گردش‌کار اصلی «پشتیبانی» عبارت‌اند از:

  1. گردش‌کار مدیریت پروژه [۷]
  2. گردش‌کار مدیریت تغییر و پیکربندی [۸]
  3. گردش‌کار محیط [۹]

هرچند که اسامی شش گردش‌کار اصلی مهندسی یادآور فازهای اصلی در فرایند سنتی آبشاری (واترفال) هستند، باید در نظر داشت که فازهای یک فرایند تکرارشونده متفاوت هستند و این گردش‌‌کارها در طی چرخۀ حیات، بارها و بارها بازبینی مجدد می‌شوند. این نّه گردش‌کار اصلی، در گردش‌کار کلی واقعی یک پروژه قرار داده می‌شوند و در هر تکرار با تأکید و شدت‌های مختلفی تکرار می‌شوند.

مدل‌سازی تجاری

یکی از مهم‌ترین مشکلات در مهندسی تجاری این است که جامعۀ مهندسی نرم‌افزار و مهندسی تجاری با یکدیگر همکاری مناسبی ندارند. این موضوع موجب می‌شود که خروجی حاصل از مهندسی تجاری نتواند ورودی مناسبی برای توسعۀ نرم‌افزار باشد و برعکس. فرایند یکپارچۀ منطقی با ارائۀ یک زبان مشترک و روند مشخصی برای این دو جامعه، و همین‌طور نشان دادن نحوۀ ایجاد قابلیت پیگیری مدل‌های نرم‌افزاری و تجاری و حفظ مستقیم آن، سعی در حل این مشکل دارد.

در مدل‌سازی تجاری فرایندهای تجاری را با استفاده از –اصطلاحاً- موارد استفاده تجاری، مستند می‌کنیم. بدین‌ترتیب تمام ذی‌نفعان از نیازهای فرایند تجاری‌ای که باید در سازمان پشتیبانی شود درک مشترکی می‌یابند. مورد استفاده تجاری برای درک چگونگی پشتیبانی کسب‌وکار از فرایندهای تجاری تحلیل می‌شود. این تحلیل در یک مدل-شی‌ء تجاری مستند می‌شود. شاید در بسیاری از پروژه‌ها تصمیم بگیرند که مدل‌سازی تجاری صورت نگیرد.

نیازمندی‌ها

هدف از گردش‌کار نیازمندی‌ها، توصیف کاری است که سیستم باید انجام بدهد؛ در این گردش‌کار توسعه‌دهندگان و مشتری دربارۀ این توصیف توافق می‌کنند. برای دستیابی به چنین هدفی، کارکرد موردنیاز و محدودیت‌ها را استخراج، سازمان‌دهی و مستند می‌کنیم و سبک‌سنگین کردن‌ها (مصالحات) و تصمیمات را پیگیری و مستند می‌کنیم.

در گردش‌کار نیازمندی‌ها، یک مستند تصویری [۱۰] ایجاد می‌شود و نیازهای ذی‌نفعان استخراج می‌شوند. بازیگران [۱۱] شناسایی می‌شوند، کاربران و هر سیستم دیگری که ممکن است با سیستمِ درحال‌استقرار تعامل داشته باشد نشان داده می‌شوند. موارد استفاده که نشان‌دهندۀ رفتار سیستم هستند شناسایی می‌شوند. به‌دلیل اینکه موارد استفاده طبق نیازهای بازیگر توسعه داده می‌شوند، احتمال اینکه سیستم متناسب با کاربران باشد بیشتر است. شکل زیر نمونه‌ای از یک مدل مورداستفاده را برای یک سیستم ماشین بازیافت نشان می‌دهد.

RUP + Rational United Process

هریک از موارد استفاده با جزئیات تشریح شده‌اند. تشریح مورداستفاده نشان می‌دهد که سیستم چگونه قدم‌به‌قدم با بازیگران تعامل دارد و چه انجام می‌دهد. نیازمندی‌های غیرکارکردی، در مشخصات تکمیلی تشریح می‌شوند.

عملکرد موارد استفاده در طی چرخۀ توسعه سیستم موجب یکپارچگی خواهد بود. در کل روند تجسم، تحلیل، طراحی و آزمون نیازمندی‌ها، مدل مورداستفاده یکسانی به‌کار گرفته می‌شود.

در قسمت بعدی این مقاله گردش‌کار تحلیل و طراحی، پیاده‌سازی و آزمون و استقرار را بررسی می‌کنیم.

RUP (قسمت اول)

RUP (قسمت دوم)

RUP (قسمت سوم)

RUP (قسمت چهارم)

RUP (قسمت پنجم)

RUP (قسمت ششم)

RUP (قسمت هشتم)


[۱] Business modeling workflow

[۲] Requirements workflow

[۳] Analysis & Design workflow

[۴] Implementation workflow

[۵] Test workflow

[۶] Deployment workflow

[۷] Project Management workflow

[۸] Configuration and Change Management workflow

[۹] Environment workflow

[۱۰] Vision document

[۱۱] actor

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا