فرایند یکپارچۀ منطقی یا RUP (قسمت ششم)
در قسمتهای قبلی مقالۀ RUP یا فرایند یکپارچۀ منطقی علاوه بر معرفی RUP و روشهای مؤثر آن، به بررسی بخش پویای مدل فرایند پرداختیم. در ادامه ساختار ایستای فرایند را بررسی میکنیم.
ساختار ایستای (استاتیکِ) فرایند
در یک فرایند توصیف میشود که چه کسی، چه چیزی را، چگونه، و چه موقع انجام میدهد. فرایند یکپارچه منطقی با استفاده از ۴ مؤلفۀ مدلسازی اصلی ارائه میشوند:
- کارکنان (نقشهای کاری)، «چه کسی»
- فعالیتها، «چگونه»
- مصنوعات، «چه چیزی»
- گردش کار، «چه موقع»
فعالیتها، مصنوعات، کارکنان (نقشهای کاری)
کارکنان [۱] (نقشهای کاری)
تعریف یک کارکن (Worker)، رفتار و مسئولیتهای یک فرد یا گروهی از افراد است که در یک تیم باهم کار میکنند. میتوانید کارکن یا نقش کاری را «کلاهی» در نظر بگیرید که یک فرد میتواند در پروژه بر سر بگذارد. یک فرد میتواند کلاههای مختلفی را بر سرش بگذارد. این تمایزِ معنایی اهمیت دارد زیرا طبیعی است که کارکنان را بهعنوان یک فرد یا خود تیم در نظر بگیریم، اما در فرایند یکپارچه، کارکنان بیشتر به معنای نقشی هستند که تعریف میکند افراد چگونه باید کار را اجرا کنند. مسئولیتهایی که به یک کارگر تخصیص میدهیم، هم شامل مجموعۀ معینی از فعالیتها و هم مالکیت مجموعهای از مصنوعات است.
فعالیتها [۲]
یک فعالیتِ مختص به یک نقش کاریِ معین، یک واحد کاری است که انجام آن از فردی که در آن نقش است خواسته میشود. فعالیت یک هدف واضح دارد که معمولاً این هدف باید ازنظر ساخت یا بهروزرسانی برخی از مصنوعات مانند یک مدل، یک کلاس، یا یک برنامه بیان شود. هر فعالیت به یک نقش کاری معین تخصیص داده میشود. جزئیات تماموکمال یک فعالیت، معمولاً چند ساعت یا چند روز طول میکشد؛ معمولاً شامل یک نقش کاری است و بر یک یا تعداد کمتری از مصنوعات تأثیر میگذارد. باید بتوان از فعالیت بهعنوان رکنی در برنامهریزی و رشد استفاده کرد؛ اگر بیشازحد کوچک باشد، شاید نادیده انگاشته شود و اگر بیشازحد بزرگ باشد، باید پیشرفت با لحاظ بخشهای فعالیت صورت میگیرد.
مثالی از فعالیتها:
- برنامهریزی یک تکرار برای نقش کاری مدیریت پروژه؛
- یافتن موارد استفاده و بازیگرها برای نقش کاری تحلیلگر سیستم؛
- بازبینی طراحی برای نقش کاری بازبین طراحی؛
- انجام آزمون عملکرد برای نقش کاری آزمونکنندۀ (تستِر) عملکرد.
مصنوعات [۳]
یک مصنوع بخشی از اطلاعات است که از طریق یک فرایند، تولید و اصلاح شده و مورداستفاده قرار میگیرد. مصنوعات، محصولاتِ ملموسِ یک پروژه هستند، اقلامی که پروژه در حین کار بر محصول نهایی، تولید و استفاده میکند. نقشهای کاری، برای اجرای یک فعالیت مصنوعات را ورودی در نظر میگیرند، و نتیجه یا خروجی چنین فعالیتهایی هستند. در اصطلاحات طراحیِ شیءگرا، به دلیل اینکه فعالیتها همان عملیات بر یک شیء فعال (نقش کاری) هستند، مصنوعات پارامترهای این فعالیتها هستند.
- مصنوعات؛ که میتوانند به صور و اشکال مختلفی باشند؛
- یک مدل؛ مانند مدل مورداستفاده [۴] یا مدل طراحی [۵]؛
- یک مؤلفۀ مدل، به معنای مؤلفهای درون یک مدل، مثل یک کلاس، یک مورداستفاده یا یک سیستم فرعی؛
- یک سند، مانند مورد تجاری [۶] یا سند معماری نرمافزار [۷]؛
- کد منبع؛
- موارد قابلاجرا [۸].
گردشهای کار [۹]
یک فرایند فقط از شمارش تمام کارکنان، فعالیتها و مصنوعات تشکیل نمیشود. نیاز به راهی داریم که توالیهای معنیدارِ فعالیتها را که نتایج باارزشی ایجاد میکنند توصیف کنیم و تعاملات بین کارکنان را نشان دهیم.
گردش کار، یک توالی از فعالیتها است که یک ارزش قابلمشاهده حاصل میکند.
در اصطلاحات UML، معنای گردش کار را میتوان بهعنوان یک نمودار توالی، یک نمودار همکاری یا یک نمودار فعالیت در نظر گرفت. در این اوراق سفید، از شکلی از نمودارهای فعالیت استفاده میکنیم.
شایان ذکر است که همیشه نمایش تمام وابستگیهای مابین فعالیتها، ممکن و عملی نیست. غالباً دو فعالیت از داخل بهطور نزدیکی به هم متصلاند، ازاینرو کمتر دو فعالیت قابلنمایش هستند. خصوصاً وقتیکه کارکن(worker) یا فرد یکسانی دخیل باشد. افراد، ماشین نیستند، و نمیتوان لفظاً گردش کار را یک برنامه برای افراد تفسیر کرد که باید دقیق و بهطور مکانیکی دنبال شود.
در بخش هفتم این مقاله اساسیترین نوع گردشهای کار در فرایند را که گردش کار اصلی [۱۰] نامیده میشوند بحث میکنیم. در خط دید همراه ما باشید.
اگر این مقاله را از ابتدا مطالعه نکردهاید، پیشنهاد میشود قسمتهای قبلی را مطالعه کنید:
[۱] Workers
[۲] Activities
[۳] Artifact
[۴] Use-Case Model
[۵] Design Model
[۶] Business Case
[۷] Software Architecture
[۸] Executables
[۹] Work Flow
[۱۰] Core Workflows