شمّ مدیریت پروژه خود را جدی بگیرید

شمّ مدیریت پروژه چیست؟ منظور از شمّ مدیریت پروژه افکاری است که در سر میپرورانید اما الزاماً این افکار منطقی نیستند. افکاری هستند که باید به آنها توجه کرد. شاید برخی آن را شهود یا غریزۀ مدیریت پروژه بدانند. این داستان را در اینباره بخوانید…
مدیر پروژهای بود که پروژهای را در یک سازمان با ماتریس متوازن مدیریت میکرد. حتماً حدس میزنید که منابع مشترک زیادی داشت و با مدیران وظیفهای مختلفی در این منابع سهیم بود. او و مدیران وظیفهای قدرت برابری داشتند. یک مدیر وظیفهای بود که یکی از منابع کلیدی بخش فنی را به پروژۀ او تخصیص داده بود اما به مدیر پروژه اجازه نمیداد که مستقیماً با آن منبع صحبت کند. قانونش این بود: هر چیزی که مطرح میشد باید ازطریق او انتقال داده میشد. آن منبع یک جز بسیار ضروری مربوطبه فناوری پروژه را طراحی میکرد.
این مدیر وظیفهای به مدیر پروژه اطمینان میداد که آن فرد کارش را انجام میدهد و همهچیز بهخوبی پیش میرود. اما مدیر پروژه حس خوبی به این نداشت. نمیخواست خواستۀ مدیر وظیفهای را زیر پا بگذارد و مستقیماً با منبع ارتباط بگیرد. مدیر پروژۀ داستان ما هیچ دلیل منقطیای نداشت که دنبال آن منبع برود و با او صحبت کند. به هر دلیل، حس خوبی نداشت.
اما چه اتفاقی افتاد؟ متأسفانه حق با مدیر پروژه بود. وقتی زمان یکپارچه کردن اجزای طراحیشدۀ آن منبع رسید، آن جز اصلاً کار نکرد! زیرا مدیر وظیفهای او (کسی که به مدیر پروژه اجازۀ صحبت با او را نمیداد) این کار را برای او تعیین نکرده بود و او را به کار دیگری مشغول کرده بود. حس کرده بود که کار دیگری اولویت بیشتری دارد و به او چیزی نگوید. این کار نتیجۀ خوبی برایش نداشت و چنین رفتارهایی به اخراج او منتهی شد.
اما بههرحال آنها به موعد تحویل نرسیدند و این تعویق دلیل منطقیای نداشت. آن مدیر آموخت که باید به شمّ خود اعتماد کند.
مطمئناً درسهای دیگری وجود دارد. ابزار و تکنیکهایی داریم که مجبور نباشیم همیشه با شهود خود مدیریت کنیم. مثلاً در این داستان اگر پیشنمونه وجود داشت یا بررسیهایی صورت میگرفت، یک هشدار زودهنگام دریافت میکردند. به همین دلیل است که پروژه را باید به بخشهای مدیریتپذیر تقسیم کرد! از ابزار و تکنیکها استفاده کنید؛ اما اجازه ندهید که شمّ مدیریت پروژۀ شما خاموش شود. مطمئناً شهود شما گاهی اشتباه میکند اما بسیاری از اوقات درست است.
اینکه حس شهودی و شمّ خود را دنبال کنید بهتر است از اینکه شهودتان را انکار کنید و دریابید که حستان به شما درست میگفت اما اکنون خیلی دیر است.