تصمیم گیری برای ساخت یا خرید یک نرم افزار
هر کمپانی امروزه ممکن است یک شرکت نرمافزاری نیز باشد، ولی این بدین معنا نیست که شما همهچیز را باید خودتان بسازید. چه زمانی میتوانید اپلیکیشن های استانداردی که رقبای شما از آن استفاده میکنند، بخرید؟ چرا باید برای ساخت نرمافزارهای خود سرمایه گزاری کنید؟ و زمانی که آن را میسازید، با چه میزان کد نویسی میتوانید آن را به پایان برسانید؟ در این مقاله به پاسخ این موارد پرداخته خواهد شد.
وابستگی به فضای ابری (cloud) باعث شده که شما مجبور نباشید همهچیز را خودتان انجام دهید، و به شما وقت و منابع بیشتری برای تمرکز بر آنچه کمپانی شمارا برجسته میکند، میدهد. مثال ساده در این زمینه این است که شما برق را از شبکه الکتریسیته میخرید و برای داشتن مجموعهی ژنراتورهای خود سرمایهگذاری نمیکنید، زیرا داشتن برق شمارا خاص نمیکند. همچنین چیزی در مورد داشتن نرمافزارهای موردنیاز داخلی، که لازم است کارآمد و قابلاعتماد باشد، نیز صادق است و در بیشتر مواقع شما نیاز ندارید که چیز متفاوتی ازآنچه رقیبانتان استفاده میکنند داشته باشید.
” درگذشته مشتریان شما نه میدانستند و نه برایشان مهم بود که آیا شما و دیگران Oracle Financials یا همان بستههای ERP مشابه را خریداری کردید. مگر اینکه خرابکاری کنید و بعدازاین مسئله برای همه مهم شود.” این جمله را جف لاسون، مدیرعامل شرکت ارائهدهندهی پلتفرم ارتباطات ابری Twilio میگوید. ” چیزیهایی که شما میدانید باید خریده شوند، چیزهایی هستند که تنها کاری که میتوانید برای آنها کنید خرابکاری در آنهاست. بهترین اتفاقی که با ساخت مراکز اطلاعات خود توسط AWS میافتد، مدتزمان غیرفعال بودن سرور اطلاعات است. بهترین سناریو هنگام در اختیار داشتن سرور ایمیلهای خودتان، رسیدن ایمیلها و بدترین سناریو نرسیدن آنها است.”
یک مسئله که در مقایسهی خرید در مقابل ساخت باید حواسمان به آن باشد، رضایت کارمندان است. بخصوص وقتی بحث در مورد ابزاری است که توسط آن با مشتریان ارتباط برقرار میکنند. لاسون میگوید: ” این چیزی است که سازمانهای باهوش بر آن تمرکز میکنند.” او میگوید: ” یکی از خطوط تغییری که مشاهده میشود، در قدرت قرار دادن افرادی است که با مردم در ارتباط اند و قرار دادن بهترین ابزار در اختیار آنها برای ایجاد بهترین ارتباط با مشتریان است. کمپانیها و صنایع، یکی پس از دیگری، متوجه اهمیت این موضوع و تأثیر آن در تجارت میشوند.”
نرمافزارها حتی در صنایعی که کمترین وابستگی به تکنولوژی دیجیتال رادارند نیز مهم است. برای مثال، کشاورزی را در نظر بگیرید. Land O’Lakes یکی از بزرگترین تولیدکنندگان کره و پنیر در ایالاتمتحده، 3.5 میلیون دلار به گوگل برای ساخت سرویسی مبتنی بر گوگل کلاود و گوگل مپس، که به کشاورزان اجازه پیگیری، مجسم کردن و مدیریت محصولات بهمنظور افزایش بازدهی، پرداخت کرده است. همچنین آنها در حال برنامهریزی برای اضافه کردن یادگیری ماشینی هستند – همانطور که مایکروسافت ایندیا، اپلیکیشنی دارد که بهتازگی برای کشاورزان در ایالت Andra Pradesh بهینهشده است – که به آنها بهصورت شخصی در مورد زمان کاشت و کود دهی ایده میدهد.
این نمونه مثالی است که لاسون به آن “ساخت و خرید” میگوید و به همین دلیل است که ساخت نرمافزار معنایی که درگذشته داشت را ندارد. او میگوید: “شما بلوکهای ساختمان خود را از شرکتهای فروشنده مختلف میخرید و با قسمتهایی که برای تجارت شما خاص هستند به هم میچسبانید و به پاسخهایی متمایز از دیگران میرسید، زیرا میتوانید بر ارزشگذاری خود تمرکز کنید.”
گارتنر پیشبینی میکند که تا سال 2020، 75 درصد از اپلیکشن ها بهجای خریداری شدن، ساخته میشود. در همین زمان، این شرکت پژوهشی در مورد تغییر رویه تجارتها از “راهحلهای غیرمعمول” به سمت ” ترکیبی از اجزای اپلیکیشن های مختلف که متمایز، نوآورانهاند و بهطورکلی نرمافزار استاندارد و متداول و یا نرمافزاری با سرویسهای حرفهای ( بهمنظور یکپارچگی) نیستند”
بلوکهای ساختمانی نامبرده میتواند شامل اجزایی مانند فضای ابری باکس، تشخیص تصویری مایکروسافت، تحلیلگر احساسات آی بی ام واتسون یا اطلاعاتی از سیستم اطلاعاتی خودتان باشد.
” بازخوردی که ما همواره دریافت میکنیم این است که ما به سمت مرحلهی جدیدی در تجارت حرکت میکنیم که باید کمپانیهای خود را از نو بسازیم”. سلیگمن همچنین میگوید: “درخواست برای نوآوری وجود دارد و باید سریعتر از این حرکت کرد. روشهای کم کد، قدم بزرگی در این مسیر است؛ اگرچه تنها قدم نیست، ولی قدم بزرگی است.”
تجارتها احتیاج دارند دیجیتال محور باشند
رویهی بلوکهای ساختمانی را به حد غایت در پیش بگیرید و شما Uber را خواهید داشت. این جمله را Jeetu Patel، نایبرئیس اول و رئیس استراتژیهای Box میگوید. Uber از AWS بهعنوان زیر ساختار، گوگل برای نقشهها، Twilio برای پیامهای متنی، Braintree برای پرداختها و Sendgrid برای فرستادن رسیدها استفاده میکند. ” شرکتی که یکی از باارزشترین ابزارهای دنیا را ساخته است، 80 درصد ازآنچه شما ممکن است به آن هستهی اصلی بگویید را از منابع خارجی خریداری کرده است. آنچه آنها بدون تردید مالک آن هستند، علاج بخشیدن نهایت تجربهی کاربر است.”
چگونه تعیین کنیم که چه قسمتهایی از هستهی اصلی را باید خرید و چه قسمتهایی را باید ساخت؟ Patel پیشنهاد میدهد 3 سؤال زیر را از خود بپرسید:
- آیا میتوانید کاری را سریعتر، بهتر و کاملتر از سرویسی که همان خدمات را ارائه میکند انجام دهید؟ “مثلاً شما از پلتفرم Box استفاده میکنید. این پلتفرم باید به شما نیروی اولیهی نوآوری را بدهد. سرعت نوآوری که ما تأمین میکنیم باید از نوآوری شما پیشی بگیرد. وقتی این اتفاق افتاد باید به فکر خرید از منابع خارجی بیافتید.”
- آیا میتوانید تجربهی بهتری ارائه دهید؟ ” باید یک افزایش تجربه وجود داشته باشد، شما تجربه مشابه باتجربهی خود و یا بهتر از آن را دریافت میکنید. اگر میتوانید چیزی بهتر ازآنچه از منابع خارجی دریافت میکنید بسازید، باید این کار را انجام دهید.”
- در میان گزینههای خدماتی، آیا خدماتی که کار مورداحتیاج شمارا انجام دهد وجود دارد؟ ” اگر قابلیت تعویض بین سرویسها وجود دارد، این سرویس یک فعالیت خدماتی کمپانی شما محسوب نمیشود. من اگر بتوانم Braintree را با Stripe برای پرداختها تعویض کنم، این سرویس دیگر جز فعالیت درونهستهای محسوب نمیشود و باید از منابع خارجی تأمین شود.”
درک اینکه چه چیزی جز خدمات اصلی شرکت هست و چه چیزی نیست، نیاز به دید سطح بالایی از نرمافزار دارد. این جمله از اشارات آدام واربی، مدیرعامل شرکت ارائهدهنده خدمات Avande است. “مجاب کردن کمپانیها برای داشتن طرز تفکر “هر کمپانی یک کمپانی نرمافزار نیز هست” – که بسیار برای شرکتهای تجاری سخت به نظر میرسد. جملاتی که معمولاً با آن مواجه میشویم “نه فعالیت تجاری من ارائه بیمه است”، “فعالیت تجاری من ساخت اتومبیل است” و یا هر فعالیت تجاری دیگری که ممکن است داشته باشند. ولی نرمافزارها همهجا وجود دارند. مهم نیست که تجارت شما چه چیزی باشد، شما باید نقش خود را در این میان بیابید. این بدان معنا نیست که شما باید سازنده [ی نرمافزار] و یا معمار باشید. ولی یقیناً شما احتیاج دارید محصولات خود را مدیریت یا برنامهریزی کنید و شما احتیاج دارید معماری فعالیت تجاری و محصولات خود را بشناسید.
اغلب، این فعالیتهای تجاری جدیدترند که با رویهی بلوکهای ساختمانی تطابق بیشتری داند. واربی هشدار میدهد: “تجارتهای دیجیتال محور و فضای ابری-محور رابطهی آن را پیدا میکنند. در همین حال، بقیه جهان در تلاش برای باز کردن مدلهای قدیمی خود، و فکر کردن به اینکه چه چیزی در جهان جدید در حال اتفاق افتادن است و نقش نرمافزار در آن چیست. مشکل اینجاست که بسیاری از آنها بهاندازه کافی استراتژیک فکر نمیکنند.”