آموزشگزارش، نقد و تحلیلمطالب ویژه
چند درسی که مدیران پروژه میتوانند از استیو جابز بیاموزند
طرفداران محصولات اپل وقتی استیو جابز درگذشت بسیار متأثر شدند. استیو جابز رفت اما محصولات شاهکار او به حیات خودشان ادامه میدهد. هرچند موفقیتهای او در فناوری و سرگرمی خود درس بزرگی است، اما درسهایی نیز هست که مدیران پروژه میتوانند از تجربیات و شخصیت او بیاموزند.
- شکست را بخشی از سفر خود بدانید نه مقصد آن. با هر Apple II و iPad یک Newton یا Lisa هست که دقیقاً طبقانتظار ازآب در نمیآید. همانطور که جابز توانست این شکستها را به نقطۀ عطف و موفقیتهای آینده بدل کند، مدیران پروژه نیز باید بتوانند از اشتباههای گذشته بیاموزند و به جلو حرکت کنند. خودِ استیو جابز، به بهترین شکل، در اینباره میگوید: «گاهی زندگی با یک آجر در سر شما میکوبد. ایمانتان را ازدست ندهید.»
- به کاری که میکنید مشتاق باشید و اگر نمیتوانید، کارتان را تغییر بدهید. یک فیلم ویدئویی از چند ماه قبل از ارائۀ جابز برای دریافت اجازۀ ساخت پارک اپل از شورای شهر کوپرتینو وجود دارد. علیرغم وضعیت جسمانیاش، بهوضوح، اشتیاقش نمایان است. میتوانست بهراحتی این وظیفه را به یکی از مدیران اجرایی اپل واگذار کند. یک مدیر پروژه نیز باید مهارتهای نرمش را در هر نوع پروژه و صنعتی که کار میکند بهکار بگیرد. اگر به اندازۀ جابز نمیتوانید مشتاق باشید، کسی را بیابید که میتواند. همانطور که جابز به اسکالی گفت: « میخواهی بقیۀ زندگیات را آب شکردار بفروشی یا میخواهی کاری کنی که دنیا را عوض کند؟»
- از محدودیتهای خود آگاه باشید و گاهی کار را واگذار کنید. جابز به سلطهگری مشهور بود و بهعنوان باهوشترین فرد حاضر در اتاق، حضورش آدم را بههراس میانداخت… اما متوجه بود که باید اطرافش را با حرفهایهای درجهیک از زمینههای مختلف پر کند. او آنقدر واقعبین بود که وقتی فهمید که دیگر نمیتواند بهتنهایی بار شرکت را به دوش بکشد، زمام امور روزانۀ شرکت را به تیم کوک سپرد. مدیران پروژه غالباً بیشاز توانشان عهدهدار امور میشوند و کارها را واگذار نمیکنند. بیتردید تصمیمات و اقداماتی هستند که باید بهتنهایی و فقط توسط مدیر پروژه اتخاذ شوند؛ اما خط متمایزی وجود دارد بین مسئول بودن و درخطر انداختن پروژه؛ آنهم به این دلیل که به فرصت دادن به دیگران بیمیلیم.
- تمرکزتان بر تجربۀ مشتری باشد. برخلاف دیگر شرکتهای فناوری که امکانات بیشتری در محصولاتشان عرضه میکنند یا محصولاتشان را به قیمت کمتری میفروشند، محصولات موفق اپل ابتکاریتر و دلچسبتر بود و مشتریان از سر رغبت پول اضافی بابت ویژگیهای آن میدادند. مدیران پروژهای که میخواهند مشتری درکل تجربۀ خوبی از تحویل کار داشته باشد، میتوانند با مدیریت انتظارات و ارتباطات، مشتری وفاداری را بیابند که بدون غرولند برای خدمات بهتر پول بیشتری بدهند.
- در پروژۀ خود سخنگوِ فوقالعادهای باشید. مهندسان اپل محصولات را طراحی میکردند و توسعه میدادند اما این جابز بود که در گردهماییها حاضر میشد و محصولات را معرفی میکرد؛ ما مدیران پروژه برای «سختترین بخش کار» به تیممان تکیه داریم اما وظیفۀ اصلی ما اطمینانبخشی به ذینفعان و حفظ آنهاست تا به حمایت مالی خود ادامه بدهند و به پروژههای ما بودجه بدهند. اگر نتوانیم این ذینفعان را به طرفداران بدل کنیم، تعجب ندارد که از ما پشتیبانی نکنند.
این مقاله را با گفتاوردی از استیو جابز بهپایان میبریم: «فناوری مهم نیست. مهم آن است که به مردم ایمان داشته باشید؛ باور کنیم که آنها اصالتاً خوب و باهوشاند؛ و اگر به آنها ابزار بدهید، کارهای شگفتآوری با آن میکنند.»