مدیریت پروژه برای استارتآپها و کارآفرینان: یک راهنمایی سریع برای شروع
مدیریت پروژه برای فردی در خارج این حوزه میتواند بسیار رسمی باشد. بهاینعلت که مدیریت پروژه یک فرآیند خاص، ظاهراً یک فرآیند غیر انعطافپذیر برای آغاز کردن، تحتنظرگرفتن و بستن یک پروژه بر اساس یک روش مقررشده است. و اگر شما یک کارآفرین هستید یا در یک استارتاپ کار میکنید، سختگیری و سفتوسخت بودنِ این سیستمهای مدیریت پروژه میتواند محدودکننده باشد. بااینحال نیاز به یک چهارچوب در دسترس برای متمرکز نمودن تیم و منابع برای موفقیت هر کسبوکار حیاتی است.
باوجوداینکه مدیریت پروژه ممکن است سخت و رسمی به نظر بیاید، میتوان آن را مطابق با موقعیت شما تنظیم کرد. روشها و متدهای متفاوت، رویکردها و نرمافزارهای مدیریت پروژه متفاوتی بسته به صنعت و نوع پروژه شما وجود دارند. بهعلاوه ایدههای جدیدی هم میآیند و همواره در هم میآمیزند ازجمله روشهای ترکیبی که بهترینهای کسبوکار و استارتاپها را در برمیگیرد.
بنابراین کارآفرینان و تیمها چگونه بیشترین بهره را از مدیریت پروژه بدون درنظرگرفتن محیط راهاندازی یا چرخه زندگی تجاری خود ببرند؟
با یک دیدگاه شروع کنید
اول برای استفاده مؤثر از مدیریت پروژه شما باید پروژه خود را با یک چشمانداز شروع کنید. باید ایدهها و اهداف شفاف داشته باشید تا تیم شما بتواند روی آن تمرکز کند. برای رسیدن بهجایی، حال هرجایی، باید یک مقصد وجود داشته باشد. این مقصد باید نتایج مشخصی داشته باشد که روی سازمانِ شما یا کسانی که برایشان کار میکنید اثراتی داشته باشد. استارتآپها و کارآفرینان اغلب میخواهند میلیونها کار را یکجا با تعدادی کارمند محدود انجام دهند. بنابراین ساخت چشمانداز برای موفقیت پروژه ضروری است. خوب، شما چگونه چشمانداز خود را برقرار میکنید.
خاص و ویژه باشید
شما باید اندکی زمان و انرژی برای فکر کردن در مورد اینکه به چه میخواهید برسید و چه تأثیری میخواهید بگذارید، صرف کنید. گفتن چیزی مثل “ما میخواهیم کسبوکارمان را گسترش دهیم” کافی نیست. برای اینکه به پروژهها حسی از هدف و تمرکز بدهید، لازم است ایده کلی داشته باشید و آن را صیقل دهید. باید چیزی مثل “ما میخواهیم در این سه ماه کسبوکار خود را با ساخت یک خط سرویس جدید برای مشتریهایمان، 10 درصد گسترش دهیم” بگویید. این مثال تقریباً سادهای بود، اما یک ایده مبهم را به یک مجموعهای خاص از اهداف تبدیل میکند. این موضوع برای هر کسبوکاری بکار میرود چراکه تمام پروژهها صرفنظر از صنعت بکار رفته در آنها، نیاز به متمرکز بودن دارند.
ایجاد یک طرح
زمانی که هدف یا نتیجه خود را برجایش قراردادید، گام دوم در پیادهسازی مدیریت پروژه، ایجاد یک طرح است. گودال کندن برای همه پروژهها در مسیر طرحی که برای تکمیل پروژه ساختهاید، قرار ندارد. بااینحال چسبیدن بیشازحد به طرح خودتان میتواند منجر به مشکل دیگری شود: طرح پروژهای که مانند دستبند دور تیم را قفل کند، به تیم اجازه نمیدهد به طریقی که از عهده کار بیایند انجاموظیفه کنند یا به مسئولیتهایشان نزدیک شوند.
منعطف بمانید
بهعنوان کارآفرین یا استارتآپ، باید با تغییر راحت باشید. تغییر اتفاق میافتد و زمانی که میخواهید در یک هدف پیشگام باشید، اینکه قادر باشید روی پاشنه بچرخید کلید موفقیت است. هر برنامهای که امروز ایجاد کردهاید تنها یک نقطه شروع برای جایی است که قرار است در آینده به آن برسید. اما هنوز هم به طرحی نیاز دارید که از پایان در ذهن شروع میشود. به کجا میروید؟ چه زمانی باید به آنجا برسید؟ چه نوع منابعی دارید یا نیاز دارید. چه عوامل دیگری در تکمیل این پروژه نقش دارند؟ بنابراین طرح مهم است، اما میتواند تغییر کند. برای جدول زمانی طرح خودتان، زمانبندی پروژه با نقاط عطف یا فازهای بزرگ پروژه بسازید تا در زمان اختصاص دادهشده گامها و وظایف را که برای تکمیل پروژه لازم است، بشکنید.
بزرگترین هدیهای که میتوانید به تیم خود بدهید هدیه انعطافپذیری دررسیدن به اهداف و نقاط عطف است. همانگونه که بالا در مثالهای متعددی اشاره شد، ما میتوانیم طرحهایی ایجاد کنیم که سخت هستند و مارا به یک مسیر متصل میکنند. انعطافپذیری برای تیم شما مهم است، زیرا اگر تیم سخت و هوشمندانه کار کند، راهکارها و اقداماتی که انجام میدهد ممکن است واضح نباشد و باید به آن اجازه کامل شدن از طریق آزمایش داد.
برای مطالعه بخش دوم مقاله روی لینک زیر کلیک کنید:
مدیریت پروژه برای استارتآپها و کارآفرینان: یک راهنمایی سریع برای شروع (بخش دوم)