چگونه مدیریت پروژه میتواند بر عدم قطعیت بر گزیت غلبه کند (بخش دوم)
ارائه ارز:
در دوره زمانی بلافاصله پس از رفراندوم، ارزش پول استرلینگ 20 درصد کاهش پیدا کرد. این کاهش بسته به موفقیت مذاکرات ما تا روز نهاییِ خروج، میتواند نوسان داشته باشد. واضح است که این موضوع، پیامدهای بسیاری برای UK PLC دارد- اگر کمپانیها مقادیر بسیاری از مواد خام یا کالاهای دیگر را در بریتانیا صادر کنند، تأثیر منفی خواهد داشت. برای آنهایی که کالا صادر میکنند، ناگهان محصولات آنها ازلحاظ بازرگانی برای دوام به بازارهای خارجی وابسته میشود تا تأثیر مثبت داشته باشد. برای سرمایهگذاران خارجی، کسبوکار بریتانیا جذابتر میشود و ممکن است به اهدافی برای خرید تبدیل شود و M&A میتواند جوانه بزند. بنابراین جایی که امکان کاهش ارز پولی در آن وجود دارد، تا جای زیادی بر کسبوکارهای بریتانیا دلالت میکند.
البته، اینها چند مورد هستند-هر چند برخی از مهمترین آنها- حوزههایی که کمپانیها باید در شمارش معکوس بر گزیت در نظر بگیرند. اما چیزی که شفاف است این است که زمان در حال اتمام است و سازمانها باید شروع به تهیه و قرار دادن برنامههای احتمالی کنند. ما کشف کردیم که سازمانها، بخصوص سازمانهای کوچکتر گیج شدهاند و برنامههای تاخیردار دارند، تا زمانی که پارامترهای برنامهریزی منسجمتری داشته باشند.
در جهان عدم قطعیت، یکچیز قطعی است و آنهم نقش حیاتی مدیریت پروژه در کمک به سازمانها برای آماده شدن در بر گزیت است. پس مدیران پروژه چگونه میتوانند پیشبینی و برنامه برای طبیعت دینامیک و غیرقابلپیشبینی و غیرمنتظره بر گزیت داشته باشند؟ مدیران پروژه زمانی که سازمانهایشان ازلحاظ مجازی ترجمه معانی مذاکرات بر گزیت به استراتژی، مدل تجاری و تأثیرات مدل عملیاتی و الزامات را غیرممکن مییابد، چه کنند؟ در اینجا برخی از ملاحظات کلیدی برای رویکرد مدیران پروژه در معمای بر گزیت آمده است.
ارزیابی اثرات:
مدیران پروژه باید به توسعه برنامههای سناریو، ارزیابی اثرات، راهبردهای بر گزیت و برنامههای احتمالی نظارت داشته باشند. لازم است تصمیمات همروی برنامههای در حال اجرا گرفته شود. این موضوع میتواند شامل یک برنامه قانونی، یک برنامه دیجیتال جدید یا بازسازی یک کسبوکار باشد. آیا این برنامهها باید ابعادش کاهش داده شود؟ به جلو کشیده شود یا با برنامههای بر گزیت یکپارچه شود؟ در فاز ارزیابی اثرات هیچچیزی نباید نادیده گرفته شود.
برنامهریزی جامع بر گزیت:
یک مرحله حیاتی از استراتژی بر گزیت هر سازمان، مرحله برنامهریزی است. اما برنامهریزی باید جامع باشد.- لازم است تا فراتر از عملیات داخلی بوده و شامل مشتری، زنجیره تأمین و اکوسیستم شریک باشد. بسیاری از وابستگیهای حیاتی ممکن است خارج از کنترل شما قرار بگیرد. آمادهسازی ممکن است به همان اندازه عوامل داخلی به آمادگی شخص سوم همبستگی داشته باشد. برای مثال کمبود فعلی مهارتهای خاص در بریتانیا و این فرض بالقوه که احتمال دارد در آینده پیمانکاران کمتری از اتحادیه اروپا در دسترس باشند، میتواند موفقیت پروژه را به تأخیر اندازد یا روی بودجهها تأثیر منفی داشته باشد.
ابزار ویژه بر گزیت:
مدیران پروژه همچنین باید از متدولوژیها و ابزار خاص بر گزیت آگاه باشند. ارائهدهندگان نرمافزار مانند shapecast و soluxr ابزارهایی توسعه داده باشند، که نشانی چرخه عمر کامل بر گزیت که بر اصول مدیریت ریسک متکی و استوار است را بدهد و انعطافپذیری و چابکی را برای پاسخ سریع به محیط دینامیک همچنان که از میان تمام اکوسیستم کسبوکار سازمان گشوده میشود، فراهم میکند.
سناریوهای نمونه کارها بر اساس پروفایلهای مختلف ریسک: برای مدیران پروژه ضروری است تا روی خطرات مختلف بر گزیت که سازمان با آن روبرو میشود و اینکه تا چند این خطرات ممکن است روی کسبوکار تأثیر بگذارند، احاطه داشته باشند. همچنین مهم است تا هرگونه افزایش بالقوه بر گزیت و هرگونه موقعیت و مزیت رقابتی که سازمانها ممکن است به دست آورند، اندازهگیری شود. داشتنِ یک ایده روشن از تمامی نتایج بالقوه، به مدیران پروژه اجازه میدهد تا سناریوهای نمونه کارهای مختلف و اینکه چگونه ممکن است اجرا شوند، مدلسازی کنند.
تخمین زیادی در مورد بر گزیت وجود دارد و هیچکس به یقین نمیداند که نتیجه چه خواهد شد. اما سازمانها باید توجه داشته باشند که این امر میتواند آنها را با فرصتها و همچنین خطرات مواجه کند. در چنین لحظه قابلتوجهی از تغییر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بریتانیا، پا به جلو بودن برای آینده هر شرکت ضروری است. چیزی که هیجانانگیز است این است که مدیریت پروژه نقش مهمی در این قضیه خواهد داشت.
لازم است تا شرکتها نسبت به بر گزیت نگرش و رویکردی مبتنی بر تغییر تحول آمیز داشته باشند و از آن بهعنوان فرصتی برای اثبات سازمانهایشان در آینده استفاده کنند. این حیاتی است که آنها سریعاً حرکت کنند تا دیدی 360 درجهای از چالشها به دست آورند و اقدامات لازم را برای کاهش هرگونه خطر انجام دهند. شرکتهای بریتانیایی نیاز به شفافیت در مورد عواقب بر گزیت دارند اما چیزی که قطعیت دارد این است که بر گزیت علامت تغییر قابلتوجه است. همه سازمانها باید روی اینکه آن تغییر چه معنایی برایشان دارد تمرکز کنند و بررسیها و متعادلسازیها را در جای خود قرار دهند.