پرینس۲ یا چابک؟

از زمان عرضۀ مانیفست توسعۀ نرمافزار چابک در سال ۲۰۰۱ جنگ بین پرینس۲ و چابک بهتدریج شدت گرفته است. هر دو روش طرفداران و پشتیبانانی دارند. میگویند: «چابکی بسیاری در پرینس۲ هست» یا «پرینس۲ درحال مرگ است»؛ «اصلاً چرا طرف یکی را بگیریم؟»؛ «پرینس۲ آبشاری (Waterfall) است، پس چابک نیست.»
اخیراً این جنگ از پشتپردههای مدیریت پروژه به محیطهای عمومیتر کشانده شده؛ این اظهار نظرات و مانند آن در کانالهای رسانههای اجتماعیِ مربوط به کسبوکار مطرح میشوند. با تلاش شرکتها برای عقب نیفتادن و رقابت در جنگلِ بیرحمِ کسبوکار، روشهای جدید کاری پیشرفت کردهاند و روشهای نوینی برای مدیریت پروژه بهوجود آمادهاند.
تردیدی نیست که شرکتها برای استمرار حیات خود باید در پاسخ به نیازهای مشتری چابکتر باشند؛ اما آیا در پشت پردۀ مدیریت پروژه، پایانِ حیاتِ پرینس۲ صحت دارد؟ آیا مرگی در کار است و از این پس، پروژهها و مدیریت تغییرات تنها باید طبق رویکرد چابک انجام بگیرند؟
در سواحل آبهای شمالی، جمعیت هلندی Agile کارگاهی را برای بررسی بیشتر این موضوع در هلند برگزار کردند. بیش از ۶۰ چابککار حاضر در این کارگاه، پاسخ برخی از این سؤالها را دریافتند؛ تاریخ این روشها را بیشتر بررسی کردند؛ و نمونههای مناسبی را از هردو روش کندوکاو کردند. این گروه برای این سؤال پاسخ بالقوهای یافتند: آیا پروژهها را همچنان باید با پرینس۲ انجام داد، یا خیر؟
اما پاسخ چه بود؟
در کمال تعجب، در گروهی که بیشتر متشکل از توسعهدهندگان نرمافزار، متخصصان DevOp، مالکان محصول و مانند آنها بود، فقط۲۰ درصد از گروه باور داشتند که چابک واقعاً بهتر از پرینس۲ است، و ۸۰ درصد به دلایل مختلفی بیطرف بودند. جای تعجب ندارد که کسی معتقد نبود که پرینس۲ بهتر از چابک باشد…
جالبترین نتیجۀ جلسه، پاسخ به این سؤال بود که آیا حیاتِ پرینس۲ بهپایان رسیده یا درحالِ بهپایانرسیدن است؟ نتیجه دقیقاً نصفنصف بود!
بخش آخر این جلسه به این سؤال اختصاص یافت: «چرا بازهم به کار با پرینس۲ ادامه بدهیم؟»
پاسخها به این سؤال بهصورت مزایا و معایب بر دیواری نوشته شد. بدیهی بود که هرچند چابک همچنان عنوانِ «بهترین روش برای توسعۀ نرمافزار» را حفظ خواهد کرد، هنوز، درمجموع، استفاده از پرینس۲ مزایایی دارد، بهخصوص زمانی که برای پروژه و کسبوکار شما مناسب باشد.