آموزشدفتر مدیریت پروژهکنترل و مدیریت پروژهمدیریت تغییراتمدیریت ریسکمدیریت ریسک و پروژه های نرم افزاریمطالب ویژه

عدم موفقیت پروژه: ۱۰ عذری که رئیس شما علاقه‌ای به شنیدنش ندارد (بخش دوم)

۶- من زمان کافی ندارم

اگر وقت کافی برای انجام کاری نداشته باشید، هیچ مقدار پول، انگیزه یا منابع نمی‌تواند موجب انجام آن کار شود. اگر مشغله زیادی دارید لازم است از شر برخی از آن‌ها خلاص شوید یا به مدیر خود بگویید کارهای زیادی دارید. اگر هیچ گره‌گشایی انجام نشد، در صورت نرسیدن به مهلت زمانی، مشکلِ مدیر شماست نه شما. اما مانند بسیاری از مشکلاتی که اینجا اشاره شد، مسئولیت شماست که به‌محض ایجاد مشکل اطلاع دهید تا تغییرات لازم انجام شوند.

۷- من نمی‌دانم مشکل از کجاست

برخی از پروژه‌ها فقط در یک مسیر قرار می‌گیرند و هرگز خارج نمی‌شوند. هنگامی‌که شما در چنین مواردی postmortem پروژه را انجام می‌دهید، هیچ‌چیز دیگری وجود ندارد که کس دیگری بتواند به آن اشاره کند و بگوید: ” پروژه به خاطر این به‌هم‌خورده است.” به همین ترتیب زمانی که یک پروژه از مسیر خارج شود، معمولاً همه می‌دانند، حتی اگر چرایی آن را ندانند. این نوع شرایط می‌تواند شرم‌آور باشد. از این گذشته چگونه می‌توانید بدانید که از هم پاشیدن است اما علتش را ندانید.
معمولاً این مورد “شکست به هزار بهانه است.” بهانه‌هایی مثل رهبر پروژه بیماری سختی گرفت و یک هفته زمان از دست رفت، به علت خرابی سخت‌افزار سرورها برای یک روز خاموش بودند، شخص QA در خانواده‌اش مرگ‌ومیر اتفاق افتاد و به همین ترتیب. تمام این دلایلِ معقول می‌تواند به مقدار قابل‌توجهی به کار گمشده بیفزاید. خیلی اوقات ما فکر می‌کنیم که اگر صرفاً تلاش کنیم شاید مشکلات غیبی از بین بروند و پروژه دوباره به مسیر خود بازگردد. اما مشکلات هرگز از این طریق حل نمی‌شوند. اگر مسیر یک پروژه در حال تغییر است باید به بقیه اطلاع دهید، حتی اگر دقیقاً نمی‌دانید چرا، تا آن‌ها دقیقاً بتوانند انتظارات را تنظیم کنند.

۸- ما به مانع برخورد کردیم

مکان‌های کاری مملو از افرادی است که اهداف متفاوت و گاه متناقض دارند. برای مثال ممکن است به تیم QA برای تست اپلیکیشن خود نیاز داشته باشید اما پروژه تیم دیگر اولویت دارد، به همین دلیل اپلیکیشن شما تا مدت‌ها بعد از مهلت زمانی به راه نمی‌افتد. این موانع کاری همیشه اتفاق می‌افتند. اگر خودتان نتوانید موقعیت را اداره کنید، مقدار تأخیر و ضرر و گزینه‌هایی را که دارید تعیین کنید و آن‌ها را به مدیر ارائه دهید. مدیر شما با داشتن آن اطلاعات مسلح خواهد شد و ازآنجا می‌تواند تصمیمی بگیرد یا احتمالاً اولویت‌ها را مرتب کند.

۹- تنها کپیِ کار از بین رفته است

اگر کار شما روی کامپیوتر ذخیره‌شده است، هیچ دلیلی برای اینکه تنها یک کپی از آن داشته باشید وجود ندارد. نه‌تنها باید به‌طور منظم پشتیبان گیری  کنید بلکه این نسخه‌های پشتیبانی باید روی دستگاه‌های مختلف و در مکان‌های مختلف باشند. اگر فکر می‌کنید که رئیس شما اجازه عبور رایگان به شما خواهد داد فقط به دلیل اینکه تنها کپی از فایل‌های مهم روی لپ‌تاپ شما بود که گم شده یا دزدیده‌شده سخت در اشتباه هستید. در واقعیت به‌کارگیری از بهانه “نسخه پشتیبانی وجود نداشته” رئیس شما را حیرت‌زده می‌کند که آیا در هیچ پروژه‌ای می‌توان به شما اعتماد کرد؟ از کار خود نسخه پشتیبان تهیه کنید و هرگز مجبور نخواهید شد که بگویید تنها کپی از پروژه روی فلان درایوی بود که دیگر وجود ندارد.

۱۰- سگه تکالیفم را خورده

گاهی اوقات اتفاقات غیرقابل توضیح رخ می‌دهند که شما را از انجام کارها بازمی‌دارند. این اتفاقات می‌افتند. آیا رئیس شما واقعاً علاقه‌ای دارد که بداند پروژه شما تأخیر دارد یا به خاطر این مسائل تصادفی به شکل رضایت‌بخشی انجام نمی‌شود؟ البته که نه. اما بعضی‌اوقات هیچ کاری نمی‌توان درباره‌اش انجام داد بخصوص اگر در آخرین لحظه ممکن مطرح شود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا