آموزشدفتر مدیریت پروژهکنترل و مدیریت پروژهمدیریت تغییراتمدیریت ریسکمدیریت ریسک و پروژه های نرم افزاریمطالب ویژه

چگونه زمانی که تیم ناامید است به آن انگیزه دهیم؟ (بخش اول)

الیزابت عزیز: تیم پروژه من و تیم رهبری اجرایی مثل هم‌فکر نمی‌کنند. چگونه می‌توان به تیم انگیزه داد وقتی‌که ناامید است و قصد توقف پروژه را دارد؟ سهامدار اصلی پروژه از ما خواسته است که ادامه دهیم. این موقعیت گسستگی زیادی دارد. تیم شما فکر می‌کند که پروژه باید متوقف شود، اما افراد قدرتمند و تصمیم‌گیرنده به شما می‌گویند پروژه را ادامه دهید. درنتیجه انگیزه کاهش می‌یابد. من تیم را درک می‌کنم چون‌که تیمِ من می‌داند که دارد روی پروژه‌ای که محکوم‌به شکست است کار می‌کند بنابراین اعضای تیم برای انگیزه داشتن تقلا می‌کنند. از دیدِ من در این مورد خاص چند انتخاب داریم.

۱- تاکتیک‌های مختلفی را برای روحیه دادن امتحان کنید.

۲- مشکلی که باعث شده تیم و رهبر تیم با ادامه پروژه موافق نباشند شناسایی کنید.

۳- از تاکتیک‌های ایجاد انگیزه استفاده کنید.

من باور دارم که تنها با داشتن افراد باانگیزه می‌توان در این موقعیت پیشرفت کرد. هر روشی به کار ببرید ممکن است برای مدت کوتاهی به شما انگیزه پیروزی دهد اما نهایتاً مشکل اساسی اعضای تیم (باور دارند که پروژه نباید ادامه پیدا کند) هنوز پابرجا است. انگیزه و روحیه‌ای که در تیم به وجود آورده‌اید برای مدت محدودی باقی می‌ماند. پس بیایید سریعاً روش‌های ایجاد انگیزه در تیم را بررسی کنیم (درصورتی‌که قصد امتحان این روش‌ها را داشته باشید) اگرچه اجازه دهید بگویم هر چه زودتر مشکل اصلی را بیابید بهتر است. استفاده از یک روش ایجاد انگیزه برای همه اعضای تیم مفید نخواهد بود. هر شخص با دیگری متفاوت است و افراد با روش‌های مختلفی انگیزه پیدا می‌کنند. شما اغلب، افرادی باانگیزه‌های مشابه پیدا می‌کنید که در نقش‌ها یا صنایع مشابه قرار دارند اما این روش گزینه قابل اتکایی برای انگیزه دادن به گروه نیست. (مگر اینکه بتوانید انگیزه را در شرایط سخت هم در تیم حفظ کنید)

مردم با عوامل مختلفی انگیزه پیدا می‌کنند که در زیر آمده است:

– پول

– شناخته شدن به‌عنوان متخصص

– پیشرفت شغلی

– کمک و خدمت به دیگران

– اثبات اشتباه دیگران

– بسیاری از دلایل دیگر

اگر قصد یافتن بهترین روش ایجاد انگیزه در تیم رادارید، اعضای تیم را به شکل تک‌تک مورد ارزیابی قرار دهید. بفهمید هر شخص با چه چیزی انگیزه می‌یابد و به دنبال ایجاد همان انگیزه باشید و با روشی که اوضاع خراب‌تر نشود. برای مثال اگر کسی با درآمد بیشتر انگیزه پیدا کند، افزایش شدید حقوق آن شخص درحالی‌که باقی اعضای تیم حقوق قبلی را دریافت می‌کنند، نتیجه معکوس دارد. آدم‌ها این مسائل را خیلی زود می‌فهمند.

شما برای بهبود کارایی کل تیم می‌توانید کارهای زیادی انجام دهید که تأثیر مثبتی بر روحیه گروه داشته باشد چراکه همه ما برای موفقیت در کار به عوامل مشابهی نیاز داریم.

قدرت رهبری عالی داشته باشید. خلأ رهبری بسیار بد است. اطمینان حاصل کنید و نشان دهید که رهبر خوبی هستید.

کاری کنید که فرآیندهای شما موفق باشند. تمام اصولی که بر پایه آن‌ها پروژه‌ها را مدیریت می‌کنید باید به‌سادگی کار کنند. رفع مشکل فرآیندهای غیر بهینه موجب کاهش ضرر و ارتقا کارایی می‌شود.

ابزاری که برای انجام کار افراد لازم است در اختیارشان بگذارید. نداشتن تکنولوژی درست برای برنامه‌ریزی کار، تخصیص وظایف یا پیگیری زمانی همگی باعث نارضایتی عمومی در محل کار می‌شود. اطمینان حاصل کنید که اعضای تیم ابزارهای مدیریت پروژه قوی داشته باشند که به آن‌ها کمک کند و مانع کارشان نشود.

اطمینان حاصل کنید که نیازهای اساسی برآورده شده است. تیم باید مانند یک واحد متعادل بین کار وزندگی، محترم و قابل‌اعتماد عمل کند. اگر این‌گونه نیست مشکلات را رفع کنید.

هر کاری برای بهبود روحیه تیم انجام می‌دهید انتظارِ دوامِ کوتاه‌مدت پیشرفت حاصل‌شده را داشته باشید. موضوعات جدید به‌زودی به انتظارات تبدیل می‌شوند، بنابراین درنهایت، پیشرفتی که با پاداش دادن یا تغییر فرآیند به دست می‌آید تبدیل به روش عادی عملیاتی می‌شود. به همین دلیل است که شما باید به مسئله‌ای مهم در اینجا توجه کنید: این واقعیت است که تیم شما فکر می‌کند پروژه باید متوقف شود، درحالی‌که مدیریت معتقد است باید ادامه یابد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا