گردآوری و ارزیابی اطلاعات مربوطبه شرکتهای رقیب در امر تدوین استراتژیها نقش حیاتی دارد. شناسایی شرکتهای اصلی رقیب کار چندان سادهای نیست. زیرا بسیاری از شرکتها دارای واحدهای مستقلی هستند که در صنایع مختلف رقابت میکنند. معمولاً بیشتر شرکتهای چندملیتی اطلاعاتی درزمینۀ فروش و سودِ واحدهای مختلف ارائه نمیکنند تا از ضربههای شرکتهای رقیب مصون بمانند. بههرحال بسیاری از شرکتها برای بهدستآوردن آخرین اطلاعات درباره شرکتهای رقیب از شبکۀ اینترنت استفاده میکنند.
برای بررسی عوامل محیطی بهتر است دربارۀ شرکتهای رقیب پرسشهایی را مطرح نماییم:
۱- نقاط قوت اصلی شرکتهای رقیب کداماند؟
۲- نقاط ضعف اصلی شرکتهای رقیب کداماند؟
۳- شرکتهای رقیب دارای چه اهداف بلندمدت و استراتژیهایی هستند؟
۴- بیشتر شرکتهای رقیب دربرابر این رویدادها چه واکنشی نشان میدهند: متغیرهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، بومشناسی، محیطی، سیاسی، دولتی، قانونی، فناوری و رقابتی که بر صنعت ما اثر میگذارد؟
۵- شرکتهای رقیب اصلی، دربرابر استراتژیهای گوناگون شرکت ما، تا چه اندازه آسیبپذیرند؟
۶- استراتژیهای شرکت ما در برابر ضدحملههای شرکتهای رقیب تا چه اندازه آسیبپذیر هستند؟
۷- پایگاه محصولات و خدماتی که ما ارائه میکنیم (در بازار) نسبتبه شرکتهای رقیب چگونه است؟
۸- چه تعداد شرکت جدید به این صنعت وارد میشوند و چه تعداد شرکتهای قدیمی از این صنعت خارج خواهند شد؟
۹- چه عوامل اصلی موجب شده است که ما در صنعت مزبور دارای یک چنین موضع یا پایگاه رقابتی باشیم؟
۱۰- ظرف چند سال گذشته، رتبۀ شرکتهای رقیب (ازنظر میزان فروش و سود) چه تغییراتی کرده است؟ چرا این تغییرات در آن جهتها رخ داده است؟
۱۱- در این صنعت ماهیت رابطۀ عرضهکنندگان مواد اولیه و توزیعکنندگان کالاهای ساختهشده چگونه است؟
۱۲- محصولات و خدمات جایگزین تا چه اندازه میتواند موجب تهدید شرکتهای رقیب در این صنعت شود؟
برای تصمیمگیریهای مربوطبه تدوین، اجرا و ارزیابی استراتژیها، اطلاعات متعلق به شرکتهای رقیب از اهمیت زیادی برخوردار است. شرکتی که برای شناسایی وضع شرکت رقیب برنامهای را اجرا میکند، میتواند همۀ زمینههایی را که میتوان بدانوسیله اطلاعات معتبر و قابلتائید بهدست آورد، شناسایی نماید.