چگونه حرفه خود را «مدیریت پروژه» کنیم؟
قبلاً حرفهها مانند یک دورهی آموزشی بود که روند آن طبق برنامه پیشبینیپذیری پیش میرفت. بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه برای کارآموزی اقدام میکردیم و تا ایستگاههای بعدی مثل ارتقای شغلی، یک شغل جدید یا بازنشستگی پیش میرفتیم.
اما امروزه نمیتوانیم بر داشتن یک حرفهی مطمئن حساب کنیم، به همین دلیل باید همانند مدیران پروژه حرفهای، بااعتمادبهنفس و توانمند باشیم. باید چنان کنار خطوط راهآهن بدویم که اگر قطار آمد، آمادهی جهش باشیم. آیا برای این جهش آمادهایم؟!
حرفهی شما یک پروژه است
پیش از هر چیز، باید بدانیم که حرفهی ما آغاز، میانه و پایانی دارد، و هر یک از این مراحل نتیجهی منحصربهفردی را به همراه دارد. حرفهی شما یک پروژه است!
مانند همهی پروژهها میتوانید نحوه مدیریت حرفه را بیاموزید. خوشبختانه شما در مدیریت پروژه متخصص هستید، لذا به آنچه برای شروع مدیریت حرفه لازم است مجهز هستید.
بدانید که هستید و به نقاط قوت خود شکل بدهید
قبل از آنکه بدانید به بازار کار چه عرضه میکنید، باید بدانید شما که هستید؟ (شناسایی تواناییهای فردی). بهویژه شناسایی نقاط ضعف و قوت ضرورت دارد.
برای موفقیت باید بر حوزههایی که شما را در صنعت مطرح میکند تمرکز کنید. بنابراین بر نقاط قوت خود تمرکز کنید، و در نقاطی که ذاتاً خوب هستید خود را بهتر کنید. اگر برای بهبود نقاط قوت ذاتی خود زمان و انرژی بگذارید (بهطور مثال نوشتن، صحبت کردن، هدایت کردن، تدریس کردن) میتوانید با حداقل تلاش خود را مطرح کنید.
از این منابع برای یافتن نقاط قوت ذاتیتان استفاده کنید:
- Strength Finder 2.0 نوشتهی تام راف را مطالعه کنید. این کتاب که بر مبنای تحقیق شرکت گالوپ است اهمیت تقویت نقاط قوت را نشان میدهد. در انتهای کتاب، وبگاهی معرفی میشود با آزمون در آن گزارش کاملی از نقاط قوت و ضعف شما ارائه میشود.
- ارزیابی VQ Profile را انجام دهید؛ با این آزمون بسیار جالب (و رایگان) نقاط قوت و ارزشهای خود را مییابید.
روایتی از خود را خلق کنید
بعد از شناسایی نقاط قوت خود، تقاضای بازار و نوع کاری که درصدد انجام آن هستید، قدم بعدی ساختن یک روایت است.
روایت شما داستان شما است. با این روایت، بازار از توصیف شما از خودتان مطلع میشود؛ میفهمد شما چه ارزشی دارید و نمایانگر چه هستید.
روایت خودتان را اینگونه بنویسید:
پاراگراف کوتاهی بنویسید که شما را معرفی کند. به سؤالاتی از این قبیل پاسخ بدهید:
- داستان شما چیست؟
- به چه کسی و چگونه میتوانید کمک کنید؟
- چه چیزی شما را منحصربهفرد میسازد و مردم شما را به چه دلیلی به خاطر میسپرند؟
وقتی در شغلی کار میکنید، بر انطباق تجربهتان با روایت خود نظارت کنید. در یک روز کاری، دائماً فعالیتهای خود از منظر داستان خود نظاره کنید. سؤالهایی که باید از خود بپرسیم:
- چگونه از نقاط قدرتم استفاده میشود؟
- در اینجا در حال کمک به چه کسی هستم؟
- پیشرویام چگونه است؟
- اگر قرار بود که برای کسی توضیح دهم چه کاری انجام میدهم، چگونه آن را طوری به کلام میآوردم که حتماً در انطباق با روایتم باشد؟
اکنونکه یک روایت از خود و تجربیات متناظر با آن دارید، زمان اعلام موضوع حرفهی خود به دنیای کسبوکار است. برای این کار راههای بسیاری در عصر اطلاعات وجود دارد، از جمله:
- رسانههای اجتماعی: از لینکدین، توئیتر، فیسبوک و سایر کانالهای رسانههای اجتماعی بهدرستی استفاده کنید. داستان خود، تجربیاتتان و نقاط قوتتان را به اشتراک بگذارید و از طریق این شبکهها با دیگران در صنعت خود ارتباط داشته باشید.
- وبلاگنویسی: یکی از بهترین راهها برای تثبیت خود بهعنوان یک متخصص در زمینه خودتان، وبلاگی که در آن مرتباً مقاله مینویسید و افکار خود را در مورد موضوعات تخصصی خود به اشتراک میگذارید.
- نظرات وبلاگ: وبلاگنویسانی را که در حوزه تخصص شما مینویسند پیدا کنید و برای پستهای آنها نظر خود را بگذارید. وبلاگنویسها مشتاق بازخورد هستند و شما را به خاطر همین دوست خواهند داشت.
سعی کنید که در رویدادها صحبت کنید. وقتیکه صحبت میکنید و برای برقراری ارتباط با دیگران تلاش میکنید، تبدیل به شخصی میشوید که دیگران دوست دارند با شما در یک گروه قرار بگیرند.
برای ارتباط جهانی با صنعت خود در ابعاد وسیعتر از اینترنت استفاده کنید. جمعیتهای عضوگیر بیشماری در لینکدین، بوردهای حرفهای پیامگذاری و فروومهای مرتبط با صنعت شما وجود دارند.
وقتیکه در این جمعیتها شرکت میکنید، با نظرگذاری، پاسخ دادن به سؤالات، و اشتراک گذاشتن مقالاتی که در وب مییابید، در محتوای ارسالی به این جمعیتها مشارکت کنید و برای گروه به یک دارایی تبدیل شوید.