مدیریت پروژه : یا از اسکرام استفاده کنید، یا از هیچچیز، مطالعه جدید نشان میدهد

توجه زیادی به اسکرام شده است، اما کاربرد آن تا چه حد زیاد است؟ طبق یک مطالعه جدید، این برترین روش مدیریت پروژه است. دومین دلیل برای استفاده گسترده از آن، خوب هیچچیز است. جدیدترین مطالعه اقتصاد توسعهدهنده SlashData شیوههای مدیریت پروژه را برای اینکه میزان کاربرد هرکدام را اندازه بگیرد، انجامشده است. اسکرام پیشرو است چراکه 37 درصد از پاسخدهندگان گفتند در شرکتشان از اسکرام استفاده میکنند. اگر بخواهیم در مورد اینکه کدام روش مدیریت پروژه بیشتر استفاده میشود، دقیقتر شویم، دسته اجایلِ آبشاریِ ترکیبی با 21 درصد رتبه بعدی را در اختیار دارد. مقام سوم هم در این نظرسنجی در اختیار کانبان با 20 درصد از آرا قرارگرفته است. روش آبشاری 15 درصدِ زمان استفادهشده است و توسعه ویژگی محور 10 درصد. هردو روش برنامهنویسیِ Lean و Extreme (XP) ، 9 درصد رأی به دست آوردهاند. توسعه نرمافزاری Adaptive (ASD)[1] و Scrumban توسط 6 درصد از توسعهدهندگان مورداستفاده قرارگرفتهاند و روش توسعه سیستمهای پویا با 3 درصد استفاده، به زمین رسیده است.
حدود 19 درصد از پاسخدهندگان میگویند که از هیچ روش خاصی برای پروژههای جانبی استفاده نمیکنند به این معنی که به یک روش خاص توجه نمیکنند. درحالیکه ممکن است در محل کار از اسکرام استفاده کنند، پروژههای جانبی و کارهای شخصیِ خودشان سازماندهی کمتری دارند. جالب است که 23 درصد میگویند که از متدولوژی خاصی برای مدیریتِ هیچ پروژهای استفاده نمیکنند. این نشان میدهد که این گروه از افراد نهتنها از متدولوژی مدیریت پروژه خاصی برای پروژههای خودشان استفاده نمیکنند بلکه در محل کار هم این روشها را به کار نمیبرند.
همانطور که SlashData هم متذکر شده است، این دادهها شامل همه برنامهنویسانِ غیرحرفهای و حرفهای میشود. طبق نظرسنجی افراد حرفهای 45 درصد اوقات از اسکرام استفاده میکنند درحالیکه از اجایلِ آبشاری و کانبان، 25 درصد از مواقع برای پروژههای حرفهای استفاده میشود. SlashData در ادامه عنوان میکند: به نظر میرسد توسعهدهندگان برای اینکه بتوانند از مزایای روشهای مدیریت پروژهای مانند اسکرام، کانبان و همچنین بسط آن اسکرامبان استفاده کنند باید مقدار معینی تجربه داشته باشند. استفاده از اسکرام با افزایش تجربه از زیر یک سال تا حداقل 6 سال، دو برابر میشود. در مورد روشهای کانبان و FDD هم نسبتها دقیقاً به همین ترتیب است. FDD مانند سایر فریمورکهای اجایل، یک فرآیند تکرارشونده است که حول پیشرفت ویژگیهای محصول ساختهشده است و بنابراین روشی نهچندان بصری برای توسعهدهندگان کمتجربه که بهطور طبیعی به فرآیندهای خطی عادت دارند، است. این گزارش میافزاید که اجایل تاکنون دنیای نرمافزار را به دست گرفته است و به نظر میرسد هیچ جایگزینی هم ندارد، حداقل در دنیای یک توسعهدهنده.
[1] Adaptive Software Development