ساختار رمزارزهای غیرمتمرکز به یک دلیل ساده، مانند دیاگرام مقاله قبل است. این رمزارزها برای وفادار ماندن به فلسفه خود ساخته شدهاند. ایده این است که یک سیستم ارزی وجود داشته باشد، جاییکه با همه یکسان رفتار شود و هیچ ارگان حاکمی وجود نداشته باشد که بتواند ارزش ارز را براساس یک هوی و هوس تعیین کند. این ساختار برای هر دو رمزارز بیت کوین و اتریوم صدق میکند.
حال، اگر سیستم مرکزی وجود نداشته باشد، همه افراد شرکتکننده در سیستم چگونه میتوانند از وقوع یک معامله خاص مطلع شوند؟ این شبکه، پروتکل شایعات را دنبال میکند. به چگونگی انتشار شایعات بیاندیشید. فرض کنید آلیس سه تا اتریوم برای باب ارسال کرده باشد. گره[1]های نزدیک به او با این موضوع آشنا میشوند و سپس آنها به گرههای نزدیک به خود میگویند و بههمین ترتیب آن گرهها هم به همسایگان خود میگویند و این گسترش خواهد یافت تا زمانیکه همه آگاه شوند. گرهها اساساً در این ساختار، مانند بستگانِ فضول و مزاحم هستند.
بنابراین، یک گره در حوزه اتریوم به چه معناست؟ گره به سادگی رایانهای است که در شبکه اتریوم شرکت میکند. این مشارکت میتواند به سه طریق باشد:
- با نگه داشتن یک نسخه سطحی از بلاک چین با نام مستعارLight Client
- با نگه داشتن یک نسخه کامل از بلاک چین با نام Full Node
- با تأیید معاملات (تراکنشها) با نام مستعار Mining[2]
با اینحال، مشکل این طراحی این است که درواقع آنقدرها هم مقیاسپذیر نیست. به همیندلیل است که بسیاری از رمزارزها نسل جدید سازوکار اجماع رهبر را اتخاذ میکنند. در رمزارزهایEOS ، Cardano ، Neo و غیره گرهها، گرههای رهبر یا “ابرگرهها[3]” را انتخاب میکنند که مسئول اجماع و سلامت کلی شبکه هستند. این رمزنگاریها بسیار سریع هستند اما غیرمتمرکزترین بخش سیستمها نیستند. بنابراین، به نوعی، رمزنگاریها باید بین سرعت و عدم تمرکز توازن ایجاد کنند.
بلاک چین برای چه کسانی مفید است؟
بهعنوان یک زیرساخت وب، برای اینکه از مزایای بلاک چین استفاده کنید، نیازی نیست آن را بلد باشید. در حالحاضر، امور مالی قویترین موارد استفاده را برای این فناوری ارائه میدهد. بهعنوانمثال حوالههای بینالمللی. بانک جهانی تخمین میزند که بیش از 430 میلیارد دلار نقل و انتقال پول آمریکا در سال 2015 ارسال شده باشد. در حالحاضر تقاضای زیادی برای توسعهدهندگان بلاک چین وجود دارد.
بلاک چین بهطور بالقوه دست دلال را از این نوع معاملات (تراکنشهای مالی) قطع میکند. رایانههای شخصی با اختراع رابط کاربری گرافیکی (GUI) ، در دسترس عموم قرار گرفت که به شکل یک “دسکتاپ” درآمد. به همین ترتیب، رایج ترین رابط کاربری گرافیکی که برای بلاک چین ابداع شده است، برنامههای (اپلیکیشنهای) بهاصطلاح “کیف پول[4]” است که مردم از آنها برای خرید چیزهایی با بیت کوین استفاده میکنند و آن را بههمراه ارزهای دیجیتالی دیگر ذخیره میکنند.
معاملات (تراکنشها) آنلاین ارتباط نزدیکی با فرایندهای تأیید هویت دارند. بهراحتی میتوان تصور کرد که برنامههای کیف پول در سالهای آینده تغییر شکل داده و انواع دیگری از مدیریت هویت را نیز شامل شوند.
مهدی استوی، مدیر شرکت دادهپرداز پویای شریف
بخشهای دیگر مقاله را از لینکهای زیر بخوانید:
از ۰ تا ۱۰۰ بلاک چین : آموزش گامبهگام (بخش اول)
از ۰ تا ۱۰۰ بلاک چین : آموزش گامبهگام (بخش دوم)
از ۰ تا ۱۰۰ بلاک چین : آموزش گامبهگام (بخش سوم)
از ۰ تا ۱۰۰ بلاک چین : آموزش گامبهگام (بخش چهارم)
از ۰ تا ۱۰۰ بلاک چین : آموزش گامبهگام (بخش پنجم)
از ۰ تا ۱۰۰ بلاک چین : آموزش گامبهگام (بخش ششم)
از ۰ تا ۱۰۰ بلاک چین : آموزش گامبهگام (بخش هفتم)
از ۰ تا ۱۰۰ بلاک چین : آموزش گامبهگام (بخش نهم)
از ۰ تا ۱۰۰ بلاک چین : آموزش گامبهگام (بخش دهم)
[1] Node
[2] استخراجکننده
[3] Supernode
[4] Wallet
