امروز می‌خواهیم چند نشانه از عادت‌های مدیران درحال‌سقوط را بررسی کنیم. همۀ ما مدیرانی را دیده‌ایم که دقیقاً همان‌طور که توصیف می‌شود عمل می‌کنند. این‌ها هم به خود و هم به تیمشان آسیب می‌زنند؛ کیلومترها از موفقیت پروژه‌شان فاصله می‌گیرند و شانس موفقیت شخصی‌شان را نیز تخریب می‌کنند.
چندتا از این ویژگی‌ها را در خودتان یا همکارانتان تشخیص می‌دهید؟!
- می‌خواهد خودش همه‌کار را انجام بدهد
وقتی نمی‌تواند تمام جنبه‌های پروژه را انجام بدهد وحشت‌زده می‌شود و کار مختل می‌شود. دلیلش بی‌اعتمادی و بی‌اعتقادی به دیگران است؛ اینکه اگر خودش همۀ کار را انجام بدهد پروژه بهتر انجام می‌شود و شکی در موفقیتش نیست.
- به تأمین‌کننده‌ها حمله می‌کند
یکی از دیگر نشانه‌های یک مدیر درحال‌سقوط حمله به تأمین‌کننده‌هاست. نارضایتی موردی و گاه‌به‌گاه از تأمین‌کننده‌ها غیرعادی نیست. اما اینکه آن‌ها را به یک جلسه دعوت کرد و با یک حمله، آن‌هم وقتی آماده نیستند، غافلگیرشان کرد، واقعاً غیرحرفه‌ای است.
- جلسات را مختل می‌کند
نشانۀ بعدی دیر رسیدن به جلسات است. خود این کار به اندازۀ کافی تمرکزها را به‌هم می‌زند؛ اما بدتر از آن، می‌خواهد که همه جلسه را ازاول شروع کنند و این‌گونه وقت همه را تلف می‌کند.
- به تیمش اعتماد ندارد
مثل ویژگی اول؛ اگر نمی‌توانید به افرادی که برای شما کار می‌کنند اعتماد داشته باشید، یا افراد نادرستی استخدام کرده‌اید، یا در اعتماد کردن مشکل دارید. افراد باید مسئول عملکرد خودشان باشند. آیا مدرکی دارید که فلان‌شخص قابل‌اعتماد نیست؟
- داد زدن بلد است، نه رهبری
در هیچ کتاب مدیریتی گفته نشده که برای رهبری فریاد بزنید. بهتر نیست اگر عصبانی می‌شویم اعصابمان را کنترل کنیم تا به خانه برسیم و کسی را برای حرف زدن پیدا کنیم؟! اگر داد بزنیم تیم اعتماد و احترامش را به ما از دست می‌دهد؛ معمولاً مورد تمسخر دیگران قرار می‌گیریم.
- شخصی برخورد می‌کند
درست نیست که افراد را با ظاهر و اعمالشان قضاوت کنیم؛ اصلاً قابل‌قبول نیست که کسی را در تیمتان با لقب‌هایی چون «مرد خپل» یا «زن خرفت» بنامیم. بدتر از آن رفتارهای منفی ناشی از تبعیض‌های جنسیتی، نژادی، قومی، مذهبی یا اعتقادی است. هیچ‌گاه نباید چنین رفتارهایی را تحمل کرد؛ باید با قاطعیت و سرعت با این رفتارها برخورد کرد.
- ارتباط برقرار نمی‌کند
یک نشانۀ قطعی مدیر درحال‌سقوط عدم ارتباط است؛ انزواطلب و تودار رفتار می‌کند. وقتی ارتباطاتش قطع می‌شود، بیشتر و بیشتر وحشت‌زده می‌شود و دیگران را برای کمبود و کاستی‌ها سرزنش می‌کند.
آیا این‌ها نشانه‌های شماست؟
اگر این خصایص را پیدا کرده‌اید باید چه کنید؟!
ابتدا به اثری که بر شخصیت و روحیۀ آدم‌ها می‌گذارید نگاه کنید. خودتان را به‌جای آن‌ها بگذارید و بپرسید که انصافاً برای دستیابی آن‌ها به اهداف تیمی کمک‌رسان هستید یا مانع؟
سپس یک برنامه بنویسید که طبق آن تغییر کنید. اگر منزوی شده‌اید، چطور می‌توانید بهتر ارتباط برقرار کنید؟ شاید لازم است در جلسات تیمی بیشتر شرکت کنید یا مشارکتِ هفتگی بیشتری با اعضای تیم داشته باشید.
سپس پیشرفتتان را هر هفته بررسی کنید. آیا بازهم به رفتار بدتان بازگشته‌اید؟ تلاش کنید و ثابت‌قدم بمانید. تغییر کردن آسان نیست. زمان میبرد که اعتماد تیمتان را بازیابید. توقعِ یک تغییر یک‌شبه را نداشته باشید.
زمان آن است که جلوی سقوط را بگیرید و راه پیشرفت را انتخاب کنید.
