دفتر مدیریت پروژهکنترل و مدیریت پروژه

ده اشتباه رایج مدیریت پروژه و چگونگی اجتناب از آن‌ها

«موفقیت در هرگز اشتباه نکردن نیست بلکه در عدم تکرار یک اشتباه است.» جورج برنارد شاو

در یک دنیای ایدئال تیم‌های پروژه هیچ‌وقت با چالش‌­ها روبرو نمی‌­شوند و همیشه پروژه­‌ها را با موفقیت تحویل می‌­دهند. خوشبختانه این در واقعیت ممکن نیست. اشتباه کردن اجتناب­‌ناپذیر است اما الزاماً چیز بدی هم نیست، چراکه می‌توان اشتباهات خود را «درس­‌های آموخته­‌شده» بدانید. در ادامه ده اشتباه رایج مدیران پروژه و نحوه اجتناب از آن‌ها را بحث می‌کنیم.

خیلی اوقات در مدیریت­ پروژه، راهنمایی‌های رایح به کار گرفته می‌شود. وبگاه Inloox، پست‌های زیادی را در مورد چگونگی تحویل پروژه‌های موفق ارائه می­‌دهد، درحالی‌که یک دستور عمل یکسان، برای موفقیت پروژه وجود ندارد. هر پروژه متفاوت است و نیاز است که به‌طور متفاوتی مدیریت شود. خطاهای پروژه اجتناب­‌ناپذیر هستند، چراکه هر پروژه به عوامل بیرونی خارج از کنترلی بستگی دارند. بااین‌حال مدیران پروژه نمی­‌توانند کاملاً از مشکلات اجتناب کنند، اما می­‌توانند از اشتباهات رایجی که مدیران پروژه انجام می­ دهند اجتناب کنند:

دست‌کم گرفتن مشارکت تیم

مدیریت پروژه حول افراد شکل می‌گیرد. بدون افرادی که بر پروژه کار می‌کنند، هیچ پروژه­ ای وجود ندارد. مدیران پروژه­‌ای که در تشخیص­ تلاش­‌های تیم خود موفق نیستند و قادر به تسهیل مشارکت تیم نباشند، پروژه را درخطر شکست قرار می‌­دهند. اگر اعضای تیم حس کنند که از آن­‌ها قدردانی نمی‌شود، برای انجام کار خوب کمتر انگیزه دارند.

ارزیابی غلط ریسک‌ها

دست‌کم گرفتن ریسک­‌ها و یا حتی نپذیرفتن آن­‌ها بسیار خطرناک است. این کار ممکن است که کل برنامه و نقشه پروژه شما را از خط خارج کند و هزینه‌های پروژه را بسیار افزایش دهد. بااین‌حال، دست بالا گرفتن ریسک‌ها نیز می‌­تواند اثر مخربی بر یک پروژه داشته باشد، زیرا شما را از وارد عمل شدن دور نگه می­‌دارد و علت آن افراط در دقت است. ریسک‌ها و احتمال وقوع آن­‌ها را به­‌دقت ارزیابی کنید و اگر نمی‌توانید آن‌­ها را حذف کنید یا مانع آن­‌ها شوید، یک برنامه‌ی عملکرد برای تقلیل آن‌­ها ایجاد کنید.

ناکافی بودن برنامه پروژه

بدترین اشتباهی که یک مدیر پروژه ممکن است مرتکب شود، نداشتن یک برنامه است. هر پروژه به یک برنامه نیاز دارد که به‌صورت نقشه راهی باشد که تیم پروژه از آن پیروی کند. بعدازاین اشتباه، بدترین اشتباه ناکافی بودن برنامه است. بدین معنا که این نقشه  فاقد یک هدف واضح و  تعریف جامعی از حوزه آن است، یا برنامه پروژه نادقیق است. برنامه پروژه­‌ای که فاقد یکی یا همه این جنبه­‌ها باشد، محکوم‌ به شکست است.

اهداف پروژه­‌ای که با راهبرد سازمانی انطباق ندارد

داشتن اهداف پروژه کافی نیست. یکی از دلایل شکست پروژه­‌ها فاصله‌ی بین اهداف پروژه­‌ها و اهداف سازمانی واست. هدف اصلی هر پروژه افزودن ارزش به سازمان است، ازاین‌رو هدف پروژه باید با استراتژی کلی سازمانی مطابقت داشته باشد. یکی از روش‌های مؤثر برای تشخیص اهداف، SMART است.

روش‌­ها و فرایندهای متناقض

بدترین سناریوی ممکن این است که دپارتمان بازاریابی نقشه‌های ذهنی کار کنند، IT با چابک کار کند، HR (منابع انسانی) با اکسل کار کند و هر تیمی با کانال­‌های ارتباطی متفاوتی ارتباط برقرار کنند. نتیجه این هرج‌ومرج ناکارآیی ارتباطات مربوط به پروژه و ناکافی بودن فرایندهای پروژه و کاهش دقت است. وضوح فرایندهای ارتباطاتی و  فرایندهای گردش‌کار پروژه‌ از اهمیت بسزائی برخوردار است.

عدم وضوح الزامات و انتظارات

کلید مدیریت پروژه ارتباطات است. اگر مدیر پروژه انتظارات و نیازها را به اعضای تیم و سایر ذینفعان انتقال ندهد، خطر سردرگمی وجود دارد. وضوح نیازها، برای سنجش موفقیت از اهمیت برخوردار است، چراکه به شما اجازه می­‌دهد که نتایج واقعی و برنامه­‌ریزی­‌شده را مقایسه ­کنید.

فقدان مدیریت ذینفعان

ذینفعان خواهان تکمیل موفقیت­‌آمیز پروژه هستند. هر پروژه چند ذینفع مختلف دارد که غالباً الزامات مختلفی در خصوص پروژه دارد. عدم توازن الزامات ممکن است موجب عدم رضایت و تضاد مابین ذینفعان و مدیران پروژه ­ شود. بسته به توانایی مدیران در اتخاذ تصمیم، ذینفعان ناراضی ممکن است که تأثیر شدیدی بر پروژه داشته باشند.

از دست دادن اعتماد مدیریت مافوق

همان‌طور که گفته شد، داشتن مشارکت مافوق برای تحویل موفق پروژه بسیار مهم است. مهم‌ترین حمایتی که یک گروه نیاز دارد، داشتن حمایت یک مدیریت مافوق است. فقط با حمایت مدیریت مافوق یک تیم پروژه می­‌تواند پتانسیل کامل خود را درک کند.

نادیده گرفتن درس­‌های آموخته­‌شده

این اشتباه است که فکر کنید وقتی پروژه تحویل داده شد و مشتری آن را پذیرفت، تمام‌ شده است. تیم پروژه باید بستن رسمی پروژه را شروع کند. بستن پروژه شامل جلسه بررسی است که غالباً گذشته‌نگری نامیده می­‌شود تا کاری که به‌درستی انجام‌ شده و کاری که در طی اجرای پروژه به‌درستی انجام‌ن شده بررسی شود. تمام درس‌های آموخته­‌شده را به­‌دقت با سایر اسناد مهم پروژه مستند و آرشیو کنید. این به شما کمک می­کند که تمام تجربیات و دانش را برای پروژه­‌ها و تیم­‌های پروژه در آینده حفظ کنید.

استفاده از ابزار نامناسب

 خوب است بدانیم که ابزار مدیریت پروژه جایگزین تجربیات و مهارت‌های مدیریت پروژه نمی‌شود. ابزار برای این وجود دارد که به تیم پروژه کمک کند، اما جایگزین کار واقعی پروژه نیست. بنابراین بسیار ضروری است که از ابزار درست استفاده کنید. قبل از اینکه به راهکاری برای مدیریت پروژه دست بیابید، نقاط حساس و نیازهای تیم ­پروژه و نیز نیاز به ابزار را مشخص کنید؛ بپرسید: برای کار با این ابزار چه چالش­‌هایی داریم (به‌طور مثال فرایندهای نابسنده، عملکردهای پایین)؟ قصد داریم با این ابزار چه چیز به دست بیاوریم (مثلاً افزایش بازدهی، کارآمدی و یا بهره‌­وری)؟ ابزار باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد (مثلاً نمودارهای گانت، اسکرام، کانبان، مدیریت پروژه­ چندگانه و غیره)؟

می‌توانید از نسخه­‌های آزمایشی رایگان که بیشتر فروشندگان نرم­‌افزار‌های مدیریت پروژه عرضه می‌کنند استفاده کنید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا