فکرنویسی، طوفان فکری جدید است
طوفان فکری [1] مادهی خامِ همکاری و کار تیمی است؛ اما آیا طوفان فکری واقعاً بهترین راه برای بهدست آوردن و ارائه ایدههای جدید و راهحلهای خلاق برای مشکلات مختلف است؟ بعضی از مطالعات میگویند خیر و ادعا میکنند که «خلاقیت گروه ممکن است که یک روش غلوّشده برای تولید ایده باشد و تمرینهای طوفان فکری فردی (مانند تمرینهای نوشتاری خلاقیت) میتوانند مؤثرتر باشند».
مشکل طوفان فکری
تیمها با هدف رسیدن به ایدههای جدید و افزایش بهرهوری از طوفان فکری استفاده میکنند. بااینحال طوفان فکری همیشه نتیجه مطلوب را حاصل نمیکند. اگر بهاشتباه انجام شوند، حتی ممکن است موجب کاهش خروجی خلاقیت تیم باشد.
یک مشکل بزرگ طوفان فکری این است که برای ایدههایی عمل میکند که اول به فکر میآیند. ایدههای اولیه غالباً هدایت را به دست میگیرند و شرکتکنندگان در جلسه معمولاً تحت تأثیر آن قرار میگیرند؛ این موجب -اصطلاحاً- تفکر گروهی میشود؛ اما شرکتکنندگان برای انطباق با آن احساس فشار میکنند، چرا که آن را عقیدهی اکثریت در نظر میگیرند. تفکر گروهی موجب توافق میشود، اما ایده یا راهحل انتخابشده ممکن است بهترین نباشد، بلکه نتیجهی «بلندترین» صدایی باشد که راهحل را عنوان کرده است.
در بیشتر جلساتِ طوفان فکری تعدادی از افراد بحث را در دست میگیرند و حتی اگر یک میانجی سعی کند که همه افراد را در بحث وارد کند، افرادِ ساکتتر گروه، معمولاً مردد هستند که نظر خود را بگویند یا با نظراتی که بیش از این بیانشده موافقت کنند. بحث کردن مشکلات در گروه بد نیست اما باید به افراد شرکتکننده برای ارائه ایدهها ازپیش زمان داد.
مزایای فکرنویسی
ایدهی «فکرنویسی» [2] از مشکلاتی که گفتیم نشئت گرفته است. تیمها میتوانند فکرنویسی را جایگزین یا مکمل طوفان فکری کنند. مزیت فکرنویسی بر طوفان فکری این است که ایدهها توأمان، تولید شده و به شکل نوشتاری در میآیند، بنابراین به این مشکل که یک شخص یا یک ایده بر فرایند حاکم شود، برخورد نمیکنید. اول هر ایده نوشته میشود و بعد از جمع کردن تمام ایدهها، بحث در گروه آغاز میشود.
مزیت دیگر فکرنویسی این است که میتوانید از روشهای تولید ایده در گروههای وسیعی استفاده کنید؛ درحالی که طوفان فکری فقط در گروههای کوچکتر کارساز است.
فکرنویسی چگونه است؟
راههای بسیاری برای تمرین فکرنویسی وجود دارد. یک روش، ۶-۳-۵ است که در آن ۶ شرکتکننده باید ۳ ایده یا راهحل را در ۵ دقیقه پیشنهاد کنند. میتوانید جلسات فردی داشته باشید تا هرکس بهطور فردی بتواند بر ایدههای خود کار کند. یا میتوانید جلسات دورهای برگزار کنید که در آن هرکس ایدههای خود را بر یک تکهکاغذ یادداشت میکند و سپس آن کاغذ را به شرکتکننده دیگر که ایده خود را اضافه میکند، دستبهدست میرساند. این شیوه در زیر توضیح داده خواهد شد.
قدم اول: توضیح روش
بزرگترین مشکل در معرفی یک تکنیک یا روش این است که شرکتکنندگان معمولاً اصول آن را درک نمیکنند. هرچند فکرنویسی بهاندازه کافی ساده به نظر میرسد، بازهم لازم است که فرایند تمرین و مزایای آن برای تیم توضیح داده شود.
قدم دوم: توضیح مشکل و هدف
بهعلاوه تیم نیاز دارد مشکلی را که باید حل کند بفهمد. داشتن یک هدف تعریفشده به تیم کمک خواهد که بر تولید ایدههای درست تمرکز کند. اهداف مبهم برای حل مؤثر مشکلات بسیار مضر است، چرا که شاید تیم ایدهها و راهحلهای بسیاری را مطرح کند اما همچنان هیچکدام از ایدهها نتوانند مشکلات را حل کنند.
قدم سوم: پخشکردن کاغذها
میتوانید از کاغذهای معمولی برای تمرین استفاده کنید یا آنها را پست کنید، میتوانید کاغذها را با ابزار دیجیتال جایگزین کنید. مزیت استفاده از کاغذ این است که برای شرکتکنندگان ملموستر است؛ این به تیمسازی کمک میکند.
قدم چهارم: آغاز فکرنویسی
بعد از تکمیل آمادهسازی، تیم میتواند فکرنویسی را آغاز کند. یک محدوده زمانی ۳ تا ۵ دقیقهای برای دور اول کافی است تا شرکتکنندهها ایدههای جدید را مطرح کنند. بعد از پایان اولین دور، هر شرکتکننده کاغذ را که ایدهها بر آن است، به شخص دیگر دستبهدست میکند. حالا دور دوم آغاز میشود، این دور و دورهای بعدی میتوانند کوتاهتر باشند. مجدداً هر شرکتکننده ایدههای جدید خود را بر کاغذ به ایدههای ماقبل خود اضافه میکنند. این فرایند تا دورهای پنجم و ششم تکرار میشوند.
قدم پنجم: جمع کردن و بحث کردن ایدهها
تمام ایدهها را جمع کنید و آنها را یا بر یک تخته بنویسید یا به میز کناری دستبهدست کنید. اکنون زمان ارزیابی و بحث ایدهها است. در فکرنویسی معمولاً از طوفان فکری، ایده بیشتری تولید میشود، بنابراین ترتیب تمام ایدهها در بین گروهها و دستهبندیها اهمیت دارد تا یک مرور کلی بهتری انجام شود. ایدهها بر اساس میزان امکانپذیری آنها، میزان کمک آنها برای رسیدن به اهداف تعریفشدهی مرحله دوم، و میزان افزودن ارزش به سازمان ارزیابی میشوند.
[1] brainstorming
[2] brainwriting