درک مسیر بحرانی در مدیریت پروژه
مسیر بحرانی: مراحل بنیادی
تکنیک درک مسیر بحرانی در پروژه شما میتواند به 4 مرحله ضرروی تقسیم شود:تمام وظایف موردنیاز برای تکمیل پروژه را لیست کنید. شما میتوانید از یک ساختار کارشکن استفاده کنید که یک تجزیه سلسلهمراتبی از پروژه است که تمام تحویل دادنیها را ثبت میکند. مدتزمان هر یک از این وظایف را یادداشت کنید، مانند زمان موردنیاز برای تکمیل آن وظیفه و حرکت به وظیفه بعدی.
اگر هرگونه وابستگیِ وظیفه وجود داشت، باید آنها را نیز جمعآوری کنید. وابستگیِ وظیفه زمانی است که یک وظیفه تا وظیفه دیگر تمام شود شروع نشود. اینیک عنصر کلیدی در مدیریت وظیفه خوب است.مایلستونهای پروژه چه هستند؟ اینها فازهای اصلی هستند. همچنین تحویل دادنیها چه هستند؟ از آنها لیستی ایجاد کنید.وقتی این دادهها جمعآوری شد میتوانید طولانیترین مسیری را که وظایف برنامهریزیشده شما برای رسیدن به انتهای پروژه طول خواهند کشید، محاسبه کنید، بدون اینکه جدول زمانی پروژه را تحت تأثیر قرار دهید.بنابراین، شما تعیین میکنید که چه وظایفی مهم هستند و کدامها میتوانند شناور شوند یعنی وظایفی که میتوانند تأخیر داشته باشند بدون اینکه با طولانیتر کردنِ پروژه روی آن تأثیر منفی بگذارند. اکنون اطلاعات لازم برای برنامهریزی دقیقترِ جدول زمانبندی را در اختیاردارید و ضمانت بیشتری برای تکمیل پروژه خود در مهلت زمانی خواهید داشت.
شما همچنین باید محدودیتهای دیگری در نظر بگیرید که ممکن است جدول زمانی پروژه را تغییر دهد. هر چه بیشتر بتوانید این مشکلات را در محاسبات خود بیاورید، روش مسیر بحرانی شما دقیقتر خواهد بود. اگر به دلیل این محدودیتها به پروژه زمان اضافه شود، آن را کشیدنِ مسیر بحرانی[1] مینامند که یعنی یک پروژه چه مدت دیگری به علت محدودیت و وظیفه طول میکشد.میتواند بیش از یک مسیر بحرانی وجود داشته باشد. همچنین، مسیر بحرانی میتواند بسته به برنامهریزی منابع شما تغییر کند و همینطور میتواند در طی پروژه شما تغییر کند.
بخشهای دیگر مقاله را از لینکهای زیر بخوانید:
درک مسیر بحرانی در مدیریت پروژه (بخش اول)
درک مسیر بحرانی در مدیریت پروژه (بخش آخر)
[1] Critical Path Drag