چهقدر ناامیدکننده! فرض کنید کاری را در جایگاهی شروع کردهاید که برای شما عالی است. میتوانید تمام استعدادهایتان را برای کار در شرکتی که واقعاً تحسینش میکنید بهکار بگیرید. میخواهید شروع خوبی داشته باشید و خودتان را نشان بدهید. اما بعد میبینید که آنقدر که امیدوار بودید شروع کارتان خوب پیش نرفت. درواقع اصلاً خوب نبوده است. خودتان را بد نشان دادهاید و همکاران کاری با شما ندارند و رئیستان از استخدام شما پشیمان است.
بارها کسانی را دیدهایم که در یک شرکت جدید استخدام میشوند اما موقعیت جدیدشان به شکست ختم میشود. گاهی بیتوجهی به فرهنگ سازمان یا شرکت در این سناریوِ شکست بیتأثیر نیست. سه دلیلی که باعث شکست یک تازهاستخدامشده میشوند، عبارتاند از:
- فکر کنید چون شما استخدام شدید حتماً ویژگی خاصی نسبتبه همکارانتان در محیط جدید دارید؛
- دربارۀ شیوۀ کارشان انتقاد میکنید و میگویید شیوۀ کارشان اشتباه یا ازمدافتاده است؛
- مکرراً و با صدای بلند میگویید که در فلان شرکت چگونه این کار را انجام میدادید و چقدر بهتر بود.
اگر این خصوصیات را دارید، مبارک باشد قرار است بدجوری زمین بخورید!
فرهنگ یک سازمان مثل شخصیت آن شرکت و سازمان میماند. شما شخصیت دارید، شرکت شما هم همینطور. برای چند نفر حاضرید که شخصیتتان را تغییر بدهید؟ تردیدی نیست که لیست درازی نخواهد بود!
چرا انتظار دارید که یک شرکت راهش را تغییر بدهید چون شما به صحنۀ نمایش آن رسیدهاید؟! چرا فکر میکنید راه شما بهترین راه است؟ آیا میتوانید فرهنگ یک سازمان را تغییر بدهید؟ قطعاً خیر.
- درنظر داشته باشید که شما به یک تیمی ملحق شدهاید که میتواند به شما بیاموزد که چگونه در شرکت جدید موفق شوید؛
- زمانی صرف کنید که افراد و شیوۀ کارشان و علت آن را بفهمید؛
- به شیوۀ آنها تلاش کنید؛
- به شیوۀ آنها احترام بگذارید، و آن را غلط یا قدیمی ننامید؛
- رابطه ایجاد کنید و اعتماد کسب کنید؛
- شروع کنید که پیشنهادهایی برای بهبود موقعیتها ایجاد کنید.
وقتی فرهنگ جدیدتان را شناختید و فهمیدید که چگونه میتوانید با موفقیت تغییراتی را پیشنهاد کنید، میتوانید برای موفقیت خود قدمهای بیشتری بردارید.
