تفاوت مدیران رابطهمحور و وظیفهمحور
در دنیای مدیریت پروژه دو نوع شخصیت وجود دارد: رابطهمحور، وظیفهمحور. تفاوت این دو ناگفته پیداست. گذشته از زمانبندی پرجزئیات پروژه، مدیر وظیفهمحور پروژه لیست مجزایی از اموری را دارد که امروز باید تکمیل شوند و وقتی تمام این امور را از لیستش خط زد، احساس رضایت میکند. اما برنامۀ زمانی مدیر رابطهمحور مثل یک لیست راهنما است؛ احتمالاً لیستی از افرادی است که امروز باید فراخوانده شوند.
مدیر رابطهمحور توانایی شگفتی در ساختن یک تیم منسجم دارد. وقتی برای پروژهها برنامهریزی میکند تصویر کلی را درنظر میگیرد و افراد و گروههایی را برای رسیدگی به جزئیات تعیین میکند. توافقنظر ابزار اصلی رزم اوست. اولین مصنوعاتی که گردآوری میکند یک نمودار سازمانی است و ناگزیر یک صفحهگستردهای دارد که اطلاعات تماس هرکسی در آن هست. حتی شاید تاریخهای تولدش هم در آن باشد. برای تیمش احساس راحتی ایجاد میکند. موعدهای تحویل برای او مهم است اما بهنظر نمیرسد که مانع پیشبردش باشد. یک روز خوب برای یک مدیر رابطهمحور حلوفصل مشکلات و برگزاری جلسات پربازده است.
مدیر وظیفهمحور برای هدایت افراد مناسب است و پروژه را قدمبهقدم بهپیش میبرد. روزانه میتواند وضعیت هر پروژۀ فرعی را اعلام کند، پیشروی پروژه را طبق زمانبندی تأیید کند، تمام اطلاعات را دربارۀ بودجه توضیح بدهد و نموداری از پیشروی ارائه کند. نقاط ضعف و قوت تیمش را میدانند، اما شاید نتواند نام خانوادگی آنها را بهیاد بیاورد. یک روز پربهره برای یک مدیر وظیفهمحور احتمالاً روزی است که جلسات زیادی داشته اما امور بسیاری را تکمیل کرده است.
اگر شما فقط یک نوع از این دو نوع هستید تعجب نکنید. صادقانه بگوییم که هر دو نوع مدیر واقعاً میتوانند مؤثر باشند. نمیخواهیم بگوییم که کمی شبیه نوعی باشید که نیستید. بلکه ترغیبتان میکنیم که نقاط قوت خود را تماموکمال به نمایش بگذارید. نمیتوانید نوع خود را تغییر دهید پس لازم نیست خودتان را در تقلا برای تغییر نوع ذاتی خود بهدردسر بیندازید. بلکه بر «تعدیل شخصیتی» سرمایهگذاری کنید.
حتماً زیاد شنیدهاید که تعدیل انتشار کربن دیاکسید را رعایت کنیم تا از گرمایش زمین جلوگیری کنیم و سهم خود را در این خطای نابخشودنی بپردازیم. شاید منطقاً بیربط باشد اما برای جلوگیری از گرمایش پروژه (!) سهم خود را در «تعدیل شخصیتی» نیز ایفا کنید. کسی را در تیم بیابید که میتواند نقاظ ضعف شما را جبران کند. اگر پیگیری پروژه از خصیصههای شخصیتی مدیریتی شما نیست، یک شخص هماهنگکننده را در این میان انتخاب کنید. اگر خصیصۀ شما «به انجام رساندن» است، کسی را انتخاب کنید که جنبههای احساسی-عاطفی تیم را مدیریت کند.
ما حق نداریم که خصیصههای شخصیمان را انکار کنیم. تعدیل شخصیتی را محور مسئولیتپذیری خود قرار بدهیم تا هدایتگرمان باشد؛ تا هرجا که لازم است همچون ترمزی ما را متوقف کند یا به عمل مناسبی وادارد. برای نوع رابطهمحور معنای این تعدیل تمرکز بر بودجه و زمانبندی، بحث کردن موضوعات مختلف در جلسات، و تصمیمگیریهای قطعی در زمان نیاز است. اما مدیران وظیفهمحور باید ایدهها را با «جمعی کردنشان» مطرح کنند نه با دیکته کردنشان. باید تلاشهای اعضای تیم را تشخیص بدهند؛ و زمان بیشتری برای تعامل با آنها سپری کنند.