همۀ کارها را درست انجام دادهاید. پروژهتان را بهخوبی اجرا میکنید و از ذینفعان امضا میگیرید. برای ریسک برنامهریزی کردهاید. چکلیست را دنبال میکنید و روبهروی هر وظیفه یک تیک زدهاید.
حالا که همهچیز خوب پیش میرود یک عضو بدقلق تیم پیدا میشود که دائماً دردسر درست میکند. بهاندازۀ کافی موضوع برای نگرانی وجود دارد؛ پس باید بدانید که چگونه این مسئله را کنترل کنید و بر پروژهتان مترکز بمانید، بهجای اینکه نگران این مشکلات رفتاری چالشآور باشید.
اگر شما یا دیگران احساس کنند که عضوی از تیم تهدید یا سرزنش میکند، این مشکل منابع انسانی باید با HR مطرح شود. بااینحال، اگر مشکل رفتاری جدی نباشد، راهی برای کار با بهرهوری بیشتر بیابید و بدون اینکه اجازه بدهید که رفتار دیگران شما را دیوانه کند یا به پروژه آسیب بزند، این هفت قدم را بردارید.
هفت روش برای سروکله زدن با یک عضو بدقلق تیم
یک) مشکل را بپذیرید
شاید چشمپوشی از مشکل آسان باشد. باوجوداین، اگر از آن چشمپوشی کنید مشکل ادامه خواهد یافت و موجب آسیب بیشتر به تیمتان خواهد شد. یک قدم عقبتر بگذارید و به موقعیت نگاه بکنید. آیا عواملی وجود دارد که ممکن است موجب مشکلاتی شوند؟
عضوی را درنظر بگیرید که دائماً استرس دارد و هر چند هفته یکبار تهدید میکند که کار را ترک میکند. اما یک منبع ضروری است که نمیتوانید از دستش بدهید. ازطرفی عصبانیتهای او تیم را تحتالشعاع قرار میدهد. با بررسی بیشتر میفهمید که در پروژههای زیادی از این منبع استفاده میشود. اولویتهای کاریاش باهم تداخل دارند و جهتگیریاش شفافیت ندارد.
وقتی که مشکل را کامل میفهمید میتوانید آن را حل کنید. بهجای اینکه آن را انکار کنید و اجازه بدهید که بدتر شود، راهحلی بیابید که برای همه خوب است. اما ابتدا لازم است که مشکلش را بفهمید. برای حل بهتر مشکلات، رفتارها و اثراتِ این رفتارها و تصویر کاملی از موقعیت را شناسایی کنید. این شناخت نهتنها به فهم بهتر شما کمک میکند، بلکه حل مشکل عضو بدقلق تیم را آسانتر میسازد.
دو) رک باشید و دربارۀ آن صحبت کنید
با عضو تیم دربارۀ مشکل صحبت کنید. با احترام و بهطور خصوصی مکالمه کنید. رفتار او را در مرکز صحبتهای خود قرار بدهید. برچسب نزنید و سرزنش نکنید. بهطورمثال بهجای اینکه بگویید «شما تنبل و بیلیاقتید» بگویید «شما سه تاریخ تحویل را رد کردید». بگذارید عضو تیم ببیند که چه تأثیری بر پروژه یا تیم دارد. بگویید «وقتی مستند طراحی بهموقع تحویل داده نمیشود، توسعهدهنده نمیتواند کارش را طبق زمانبندی انجام بدهد.» یا «وقتی که شما به ایدۀ هرکسی در جلسه حمله میکنید افراد دلسرد میشوند و دوست ندارند که ایدههایشان را بهاشتراک بگذارند.»
سه) گوش بدهید
گوش بدهید که عضو تیم دربارۀ موقعیت چه میگوید. به آنها فرصت صحبت کردن بدهید و از مهارتهای شنیدن فعال استفاده کنید. از دیدگاه عضو بدقلق به مشکل نگاه کنید. شاید این مشکل فقط به دلیل فهمیدن غلط انتظارات ایجاد شده است. شاید تابهحال برای شما اتفاق افتاده که یک عضو تیم دائماً اقلام تحویلی را دیر تحویل بدهد، و وقتی صحبت کنید میفهمید که موعد تحویل را دقیقاً نمیفهمد؛ وقتی، با وضوح، جزئیات بیشتری را به او توضیح میدهید، میبیند که مشکل حل میشود و میتوانید خروجی موردنظر را از او بگیرید.
شاید عوامل دیگری باشند که از آنها آگاه نباشید. مشکلات خانوادگی میتواند دلیل دیگری باشد. حتی گاهی آن عضو تیم از تأثیر رفتارش آگاه نیست.
چهار) برای حل مشکل، به عضو بدقلق یک راهکار ارائه کنید
وقتی درابتدا برای حل مشکل با او صحبت میکنید، راهکار ارائه بدهید. از عضو تیم بپرسید که آیا ایدهای دارد. باهم کار کنید تا راههای حل مشکل را بیابید. اگر بتوانید راهکار را بهتصویر بکشید میتوانید رضایت او را جلب کنید.
پنج) حرفهای بمانید
شایعه پخش نکنید. شخصی صحبت نکنید. آرامش خود را حفظ کنید.
شش) توجه و پیگیری کنید
وقتی برنامهای برای راهحل مشکل دارید، آن را پیگیری کنید تا موقعیت بهتر شود. میتوانید این کار را با مراقبت از خودتان و تیم و بررسی پیشرفت انجام بدهید یا فعالانه موقعیت را با آن عضو تیم بهبحث بگذارید. اگر پیشرفتی دیدید، از او تشکر کنید.
هفت) بدانید چهموقع باید شدیدتر رفتار کنید
نباید اجازه بدهید که رفتار آنها ادامه بیابد. اگر هیچ تلاشی برای بهبودی ندیدید، و رفتار او پروژۀ شما را درخطر میاندازد، شدیدتر واکنش نشان بدهید. حتی اگر نقش رسمی مدیریتی در تیم نداشته باشید، بهعنوان یک مدیر پروژه، میتوانید کارهای زیادی برای کنترل رفتار او انجام بدهید. وقتی که قرار است شدیدتر برخورد کنید، مشخصاً به رفتار او اشاره کنید، از مثال استفاده کنید و دربارۀ رفتارهای ویژهای صحبت کنید که موقعیت را بهتصویر میکشد.
بهجای اینکه بگویید فلانی عوضی است یا فلانی هیچوقت کارش را انجام نمیدهد، بگویید که با افراد تیم بد رفتار میکند یا دائماً موعدهای تحویل را رد میکند و تعهداتش را به تیم فراموش میکند. اینگونه شفافتر و ملموستر خواهد بود. درآخر از رئیس کمک بگیرید؛ مثلاً بپرسید که برای رفع این موقعیت چه باید کرد و اگر چیزی تغییر نکرد چه ریسکی وجود دارد.
خلاصه
سروکله زدن با یک عضو بدقلق تیم هیچوقت خوشایند نیست. اما با این هفت قدم میتوانید برنامهای داشته باشید که این کار سخت را آسان کند.
آیا در سروکله زدن با اعضای بدقلق تیم به موفقیت دست یافتهاید؟ در این صورت، چطور این مشکل را حل کردهاید؟ با ما درمیان بگذارید.
