در تیم یک آزاررسان هست؟ بیتوجهی کنید
«کسی که میجنگد و و فرار میکند، ممکن است روزی برگردد و دوباره بجنگد؛ اما کشتۀ جنگ هرگز برای جنگیدن برنمیگردد.» تاسیتوس
منظور این گفتاورد این نیست که در اداره قرار است بجنگید. روی سخن این گفتۀ بسیار قدیمی با کسانی بوده که در جنگ شرکت میکردند. نکتهای که برای من و شما دارد استرتژیک بودن تعاملاتمان با همکارانمان است. برخی از همکاران شما واقعاً ارزش هدر کردن انرژی و زمان را ندارند.
وقتی در یک تیم با اذیت و آزار یکی از همتیمیها توسط دیگری روبهرو میشوید، در این کار شرکت نکنید. این راه بهترین و سریعترین راه مقابله با آزاررسانهاست. وقتی تیم یا فردی شما را اذیت و آزار میکنند، اولین سؤال این است که آیا مجبورید اطراف این افراد باشید؟ پاسخ معمولاً این است که بله مجبورم با این فرد یا افراد کار کنم. اما وقتی بیشتر سؤال میکنیم عکس آن صادق میشود.
فقط به این دلیل که در اداره یا بخش مشابهی از یک سازمان هستید، به این معنا نیست که باید با کسی رفتوآمد داشته باشید، حداقل مثل معمول. اگر در کارتان نیاز نیست که در ارتباط دائمی با تیم یا ادارۀ آزاررسان باشید، از آنها دوری کنید. وقتی واقعاً نیاز دارید که با آنها تعامل کنید، تا جایی که میتوانید مختصر باشد. اگر آنها شروع به آزار شما میکنند پاسخ ندهید؛ مثلاً به آن ایمیل و متن جواب ارسال نکنید. برای اولینبار و هردفعه چنین کنید.
«بهترین کار برای برخورد با یک فرد آزاررسان این است که توجه نکنید و به کارتان ادامه بدهید. چه برای اولین بار، چه هردفعه که رخ میدهد. آزاررسانها وقتی که بهانهای برای آزار دادن شما پیدا نکنند، عصبانی میشوند. پس یا آزار و اذیتشان را با شما شروع میکنند و یا شما را ترک میکنند و سراغ نفر بعدی میروند.» سث گودین
اگر فرد آزاررسان در تیم شماست و شما مدیر پروژه هستید، به فکر تغییر منابعتان باشید. شاید منبع دیگری باشد که بتواند این نقش را ایفا کند. برای اینکه مشارکت او را در پروژه بهحداقل برسانید چه میتوانید بکنید؟
مطمئناً نمیخواهید که فرد آزاررسان به شخص دیگری گیر بدهد. از طرفی نمیتوانید کسی را که آزار دارد، کاملاً تغییر بدهید! و چه کسی میداند؟ شاید اگر همه انکارش کنند، آن آدم آزاررسان راهش را بگیرد و خودش برود!
اجتناب از آزاررسانها نمونۀ خوبی از جلوگیری از درگیری است. شما چه فکر میکنید؟