برنامه نویسی موبایلبرنامه نویسی وبدفتر مدیریت پروژهطراحی و پیاده سازیکنترل و مدیریت پروژهمدیریت تغییراتمدیریت ریسک

مسئولیت‌پذیری یا صرفاً قبول مسئولیت؟

«متشکرم، اما انجام این مسئولیت در توان و تخصص من نیست!»

ای‌کاش این جمله را راحت‌تر به‌کار می‌بریم و هیچ‌وقت کاری را که در انجام آن دانش و تجربه نداریم، یا الفبا و اصول کاری آن را نمی‌دانیم انجام نمی‌دادیم. بسیاری از مواقع فقط به دلایل مالی وارد یک کار می‌شویم و برخی اوقات برای کسب تجربه.

مورد دوم زیاد مشکل‌ساز نیست، چرا که در واقع هر چیز باید از جایی شروع شود؛ اما مورد اول، صد درصد، آفت و سم است که البته ابعاد گسترده‌تری هم خواهد داشت؛ از جمله‌ی مشکلات ناشی از انتخاب یک شغل، صرفاً به دلایل مالی و بدون تخصص، می‌توان موارد زیر را نام برد:

  • بی‌انگیزگی برای انجام درست کارها؛
  • بی‌تمایلی به ارتقاء سطح دانش؛
  • بی‌تمایلی به کمک به همکاران؛
  • بی‌توجهی به اهداف سازمان؛
  • بی‌حوصلگی شدید در محیط کار؛
  • حضور برای خروج!
  • خروج برای شروع یک روز دیگر تا نزدیک‌شدن به آخر ماه برای دریافت حقوق؛

واضح است که بیش از این هفت مورد را می‌توان در فهرست این مشکلات نوشت؛ اما آیا واقعاً تلاش برای فراگرفتن یک تخصص امر دشواری است؟ اصلی‌ترین معضلی که در انتخاب بدون تخصص یک کار رخ می‌دهد، ایجاد مزاحمت برای سایر همکاران است، چون قطعاً یک یا چند نفر دیگر باید هزینه‌ی زمانی و انرژی موردنیاز برای انجام کارهای نکرده‌ی فرد را بپردازند.

ازهمه‌مهمتر، اگر افرادی که مجبور به پرداختن این هزینه می‌شوند اهل مقایسه باشند، اصلاً بعید نیست که به خلق‌وخوی فرد مذکور دچار شده و این موضوع، کم‌کم به کل سازمان سرایت کند.

 اما انتخاب افراد باانگیزه راهکارهایی دارد، چرا که بیشتر مسائل قابل‌حل‌اند. شاید برخی از راهکارها به نظر خشن، فریب‌دهنده و یا ظاهرسازی باشند، اما راز بقای یک سازمان، فقط‌و‌فقط نیروهای پویا و فعال آن است. البته در نهایت اگر راهکارها کارساز باشند، جنبه‌های منفی اصلاً دیده نخواهد شد و صرفاً جنبه‌های گسترده‌ی مثبت آن باقی می‌ماند.

شاید بتوانیم از این نوع راهکارها، فهرستی به شرح زیر داشته باشیم:

  • وجود ساختار سازمانی؛
  • قوانین شفاف برای ارتقاء سطح سازمانی؛
  • آزمون مرحله‌ای برای سنجش دوره‌ای توانمندی کارکنان؛
  • شرح وظیفه دقیق از هر مسئولیت؛
  • نظام یکپارچه و دقیق برای برنامه‌ریزی آموزشی کارکنان؛
  • قراردادهای کوتاه‌مدت (حداقل ۳ ماهه)؛
  • ایجاد نظام پاداش و جریمه طبق قوانین شفاف؛

قطعاً این فهرست نیز می‌تواند طولانی‎تر باشد. در آینده در مورد عوامل بازدارنده یا کاهنده‌ی انگیزه‌ی کارکنان خواهیم نوشت.

منبع: مجلۀ خط دید شمارۀ یک، مرداد 96

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا