آموزشدفتر مدیریت پروژهکنترل و مدیریت پروژه

لیست بی‌چون‌وچرایی از معیارهای سنجش چابک (Agile)

منطقی است که اگر دفترهای مدیریت پروژه (PMO) فقط در یک چیز خوب باشند، آن  معیارهای سنجش (متریک‌ها) است. بگذریم که مانترا و ذکر PMOها این است که «PMO تنها صدای حقیقت است!»

شاید هر تحلیلگری از PMO بداند که CPI = EV/AC یا برگشت سرمایه= (سود-هزینه)/هزینه؛ اما تحلیگران در معیارهای سنجشِ محیط‌های چابک به‌ندرت مهارت دارند. درادامه مجموعۀ قطعی و محرزی از معیارهای سنجش چابک را تقدیم می‌کنیم.

۱ سرعت و ارزش

۱.۱ مقایسۀ داستان‌های تکمیل‌شده با داستان‌های پذیرفته‌شده

توانایی تیم را در پیش‌بینی قابلیت‌هایش بسنجید. تعداد داستان‌های تکمیل‌شده را بر تعداد داستان‌هایی که متعهد آن شدند تقسیم کنید. واریانس تیم را از ۱۰۰% درنظر بگیرید.

۱.۲ بسامد عرضه

یکی از اهداف تیم‌های چابک تحویل در چرخه‌های کوتاه است. بسامد عرضه را بسنجید.

۱.۳ مدت تحویل (Lead Time)

مدت تحویل یا Lead Time طول‌مدت از لحظه‌ای است که درخواست توسعۀ یک نیازمندی تجاری، ویژگی، داستان، یا برطرفی باگ صورت گرفته تا زمانی که کار آن مورد تکمیل می‌شود و درخواست به بخش تولید سپرده می‌شود. بنابراین این معیار به معنای کل زمان موردنیاز برای تحویل یک نیازمندی به بخش تولید است.

۱.۴ سرعت

این معیار را برای تعیین نرخ اجرای مرتب تیم به‌کار بگیرید. تیم‌ها معمولاً برای رسیدن به یک سرعت ثابت و قابل‌پیش‌بینی تقلا می‌کنند اما شاید برای افزایش سرعت، توأم با حفظ بازدهی و خودکارسازی، به‌چالش بیفتند. نقاط داستانی (story point) را که در اسپرنیت فعلی تکمیل می‌شوند با نقاطی که در اسپرینت قبلی تکمیل شده‌اند مقایسه کنید.

۱.۵ ارزش تحویلی

برای استفاده از این معیار، مدیران محصول باید مقداری را برای هر داستان تعیین کنند، چه با یک سیستم مبتنی بر نقاط، چه با سیستم پولی. کاهش تمایل به این معیار نشانگر این است که ویژگی‌های کم‌ارزش‌تری پیاده‌سازی می‌شوند و زمان آن رسیده که توسعۀ محصول متوقف شود.

۱.۶ تکرارها تا تولید

به‌طور ایدئال هر تکرار باید تیم را به‌سمت تولید هل بدهد. اما واقعاً این چند بار اتفاق می‌افتد و چه‌قدر طول می‌کشد؟ روزها و ساعاتِ سپری‌شده را از انتهای هر تکرار، تا زمانی که کد در مرحلۀ تولید است اندازه بگیرید. اگر واریانس‌ها شدیدند، شاید لازم باشد میانگین متحرک را حساب کنید.

۱.۷ زمان چرخه (سیکل)

زمان چرخه برای سنجش کل زمانی است که افراد رسماً از وضعیت «پیشروی» تا «تکمیل» طی می‌کنند. تیم‌ها با چرخه‌های زمانی کوتاه‌تر احتمالاً توان عملیاتی بالایی دارند و تیم‌ها با زمان‌های چرخۀ ثابت در مسائل گوناگون، تحویلِ کارشان پیش‌بینی‌پذیرتر است. این معیار در تیم‌های کانبان (Kanban)، که معمولاً زمان چرخه را بر یک نمودار کنترلی مشخص می‌کنند، محبوبیت دارد.

۱.۸ WIP (کار در وضعیت پیشروی)

کار در وضعیت پیشروی یا Work In Progress را کاروَران ناب (Lean) نوعی اتلاف می‌دانند. ممکن است بسیاری از WIPها حاکی از این باشند که تیم به‌طور دائمی تمرکزش را تغییر می‌دهد و شاید فقط مثل یک گروهی از افراد کار می‌کند، نه مثل یک تیم. تیم‌ها باید محدودیت‌های WIP را قبول کنند و تمرکزشان را بر کمک به اعضایی از تیم معطوف کنند که درحین تقلاهایی تیمی، به‌جای اینکه بتوانند وظایف جدیدی را شروع کنند، گیر افتاده‌اند.

۲ کیفیت

۲.۱ چگالی نقص یا نقص‌ها

نقص‌ها را طی تکرارها پیگیری کنید (چگالی نقص یا Defect Density) و نقص‌ها در محصول را به‌صورت معیارهای جدا بسنجید.

۲.۲ آزمون واحدهای (unit test) جدید خودکارشده

تعداد آزمون واحدهایی را که در هر تکرار خودکار می‌شود بسنجید. می‌توانید آن را چه به‌صورت عدد صحیح بسنجید و چه‌ به‌عنوان عاملی برای تعداد کل آزمون‌های واحد تعیین‌شده.

۲.۳ پوشش‌دهی آزمون خودکار

سنجش میزان کدبیسی که آزمون‌های خودکار آن را پوشش می‌دهند. آزمون خودکارشده پیش‌نیاز تحویل پیوسته است و میزان زمان موردنیاز برای عرضۀ نرم‌افزار درحال‌کار را کاهش می‌دهد.

۲.۴ دیرکرد نقص‌ها

نقص‌هایی که شناسایی می‌شوند اما تا تکرار بعدی به‌تعویق می‌افتند شکلی از بدهی فنی هستند. جهش‌های نوک‌تیز (اسپایک) در این متریک یا پیشروی ثابت آن، به تحلیل بیشتر نیاز دارد.

۳ رضایت

۳.۱ رضایت مشتری

در سطح تیمی این معیار می‌تواند برحسب هر تکرار و با استفاده از یک مقیاس ۱-۵ یا صورتک‌های خندان در دموهای هر تکرار انجام شود. در سطح سازمانی امتیازهای رواج‌دهنده شبکه (Net Promoter Scores) نیز به‌کاربرده می‌شود.

۳.۲ رضایت تیمی

این معیار در هر گذشته‌نگری (retrospective) برمبنای هر تکرار و با استفاده از یک مقیاس ۱-۵ یا نشانگرهای صورتک لبخندزن به‌کار گرفته می‌شود. افراد می‌توانند هم میزان رضایت و شادی خودشان را ارزیابی کنند، هم ارزیابی شخصی از رضایت و شادی کلی تیم را به‌بحث بگذارند.

امتیاز رواج‌دهندۀ شبکه

NPV سرواژۀ NET PROMOTER SCORE، به‌معنی امتیاز ترویج شبکه در محدودۀ منفی صد تا مثبت صد، میزان تمایل مشتری را به پیشنهاد محصولات یا خدمات شرکت به دیگران نشان می‌دهد. از این معیار می‌توان برای سنجش رضایت کلی مشتری از محصول یا خدمات شرکت و میزان وفاداری مشتری به خدمات استفاده کرد.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا