چگونه زمانی که تیم ناامید است به آن انگیزه دهیم؟ (بخش دوم)
دیدگاههای مختلف را درک کنید
من شناختی از کسبوکار یا پروژه شما ندارم، بنابراین نمیتوانم در مورد ادامه یا توقف پروژه، توصیهای داشته باشم. اگرچه کسی که در کسبوکار شما فعالیت دارد میتواند کمکتان کند. شغل شما این است که واسط راهحلی، میان تیم و مدیران باشید. برای انجام این کار باید موقعیتهای مخالف را درک کنید.
با تیم خودتان شروع کنید. دریابید که چرا آنها فکر میکنند پروژه باید متوقف شود. چه کاستیهایی میبینند؟ این کاستیها چه تأثیری روی سوددهی خواهند داشت؟ فکر میکنند چه چیزهایی میدانند که قادر به توضیح آن برای مدیریت نیستند؟
سپس با سرمایهگذار پروژه صحبت کنید. چرا این پروژه مهم است؟ مزایای پروژه چه خواهد بود؟ آیا از بحث بر سر توقف پروژه خبردارند؟ چه عکسالعملی نشان میدهند؟در انتهای مأموریتِ یافتن عوامل، ممکن است به ایده شفافی در مورد مسیر صحیح برسید. برای مثال اگر پروژه ازلحاظ استراتژیک مهم باشد و تیم شما خیلی ساده از کار روی آن خسته شده و این روند مدتی هم ادامهدار بوده باشد، مشکل ایجاد میکند. شما میتوانید با تعویض اعضای تیم و شناسایی نگرش ضعیف این مشکل را رفع کنید. از طرف دیگر اگر تیم مشکلی داشته باشد که موجب تضعیف اساسی پروژه شود اما مدیریت نخواهد در مورد آن بشنود، این اساساً مشکل دیگری خواهد بود. بیایید نگاه دقیقتری به این موقعیت داشته باشیم چراکه فکر میکنم این همان مشکل شما است.
پرونده خودتان را بسازید
سپس، جلسهای با سرمایهدار ترتیب دهید. شما نیاز به بحث در مورد عملکرد فعلی پروژه و اینکه چقدر احتمال دارد به اهداف خود برسید داشته باشید. به نفع همه است که پروژه به موفقیت برسد. شرکت نمیخواهد روی پروژهای که هیچ سودی ندارد سرمایهگذاری کند. بنابراین فرضاً پروژه شما مشکلاتی دارد که باید شناسایی شود.
با سرمایهگذار خیلی راحت در مورد مشکلاتی که با اعضای تیم کشف کردید صحبت کنید. در مورد راهحلهای این موقعیت صحبت کنید. آیا میتوانید چیز دیگری به پروژه اضافه کنید یا عناصری از پروژه را که کارایی کمتری دارند حذف کنید؟ چه تغییراتی میتوانید به برنامه اضافه کنید تا پروژه موفقتر باشد؟ آیا برای بهبود نتیجه به سرمایهگذار دیگری نیاز است؟ اینها همهچیزهای مفیدی هستند که باید پیش از صحبت با سرمایهگذار لحاظ کنید.
توصیهنامهای بسازید. پیشنهادهای خود برای مراحل بعد را به آنها بگوئید. برای تضمین تصمیم گرفتهشده از آنها کمک بخواهید. برای موفقیت پروژه، چه کسانی باید در تغییر آن مشارکت داشته باشند؟
میتوانید مشاهده کنید که من رویکردی اتخاذ کردهام که طبق آن پروژه میتواند نجات پیدا کند. با چند تغییر کوچک میتوان چیز ارزشمندی ساخت. اگر به آن جلسه (جلسه با سرمایهگذار) بروید و بگوئید پروژه باید کنسل شود، برای سرمایهگذار پیغام بسیار بدتری برای شنیدن خواهد بود. ممکن است نتیجه بگیرند که برنامه نجاتدهنده شما، بهاندازه کافی پیشرفت نداشته و درهرصورت پروژه را ببندند. شما میتوانید بستن پروژه را همیشه بهعنوان استراتژی ذخیره بهمحض اینکه راهکارهای خروج موارد موردنظر از کار جاری موردبحث قرار گرفت، در نظر داشته باشید تا روی مسائلی که قبلاً بررسی شده زمان نگذارید.
ذهن بازداشته باشید
یکی از مسائلی که اغلب در کسبوکارهای مبتنی بر پروژه دیدهام این است که اعضای هیئتمدیره تیم تحویل را با استراتژی شرکت بهروز نمیکنند و دلیل تأخیر تسک ها هم همین است. به نظر میآید مشکل ارتباطی بزرگی بین سطوح مدیریت ارشد و افرادی که قرار است پروژههای استراتژیک را تحویل دهند، وجود دارد. لذا یادتان باشد که این موضوع میتواند مشکلساز شود. گفتوگوی راحت با سرمایهگذار ممکن است به شما کمک کند تا چرایی ارزشمند بودن پروژه از دید مدیریت را بهتر درک کنید.
درنهایت تمام اطلاعات را به تیم منتقل کنید. بهسادگی پیشرفتِ روحی خوبی در آنها میبینید، چراکه آنها تلاشهای شما برای حل مشکلات پروژه را میبینند حتی اگر نتیجه نهایی آن چیزی نباشد میخواستند.
این موقعیت بسیار دشواری است که دربرگیرنده دیدگاههای متناقض افراد درگیر است، بنابراین با دقت گام بردارید، سراپا گوش باشید و سپس اقدام مناسب را انجام دهید.