متدهای مدیریت پروژه: یک تعریف
رسیدن به بالاترین درجه مدیریت پروژه، یا بلوغ، بیشتر شبیه فرآیند تکرارپذیر است که میتواند روی همه پروژهها به کار گرفته شود. این فرآیند تکرارپذیر بهعنوان روششناسی مدیریت پروژه شناخته میشود.
در صورت امکان، شرکتها باید از یک روششناسی برای مدیریت پروژه استفاده کنند. روششناسیهای خوب دیگر فرآیندها را در روششناسی مدیریت پروژه یکپارچه میکنند، همانطور که در شکل ۱ نشان دادهشده است، شرکتها همه این پنج فرآیند را در یک روششناسی مدیریت پروژه یکپارچهسازی میکنند. در سالهای پیش رو، کمپانیها میتوانند انتظار یکپارچهسازی بیشتری از فرآیندهای کسبوکارشان را در روششناسی مدیریت پروژه داشته باشند. این در شکل ۲ نشان داده شده است. مدیریت کردنِ یک روش واحد هزینه را پایین میآورد، نیازهای منابع برای پشتیبانی را کاهش میدهد، کاغذبازیها را کمینه میکند و تلاشهای تکراری را حذف میکند.
مشخصههای یک روششناسی خوب بر اساس فرآیندهای یکپارچهسازی شامل:
• سطح توصیهشدهای از جزییات
• استفاده از قالبها
• استانداردسازی برنامهریزی، زمانبندی و تکنیکهای کنترل هزینه
• استانداردسازی فرمت گزارشنویسی برای استفاده داخلی و مشتری
• انعطافپذیری اپلیکیشن برای تمام پروژهها
• انعطافپذیری برای پیشرفتهای سریع
• قابلیت فهم و دنبال کردن آسان برای مشتری
• بهراحتی در کل شرکت پذیرفتهشده و مورداستفاده قرار میگیرد
• استفاده از فازهای چرخه عمر استانداردسازی شده (که میتوانند رویهم افتادگی داشته باشند) و بررسیهای انتهای فاز
• بر اساس دستورالعملها باشد نه سیاستها و رویهها
• بر اساس قواعد اخلاقی کار خوب باشد
روششناسیها پروژهها را مدیریت نمیکنند، افراد این کار را انجام میدهند. فرهنگسازمانی است که روششناسی را اجرا میکند. مدیریت ارشد باید فرهنگسازمانی ایجاد کند که از مدیریت پروژه پشتیبانی کند و نشاندهنده ایمان به روششناسی باشد. اگر این کار با موفقیت انجام شد، میتوان انتظار مزایای زیر را داشت:
• زمان تحویل به بازار سریعتر از طریق کنترل حوزه پروژه
• ریسک کلی کمتر پروژه
• فرآیند تصمیمگیری بهتر
• رضایت بیشتر مشتری که باعث افزایش تجارت میشود
• زمان در دسترس بیشتر برای تلاشهای ارزشافزوده، بهجای سیاستهای داخلی و رقابت داخلی